خبرایران: پرونده مرگ عباس کیارستمی تبدیل به نمادی شده برای نقد عملکرد و رفتار جامعه پزشکان ایرانی در برابر ادعای شرف این جامعه در مقابل انتقادات و اتهاماتی که در این مدت شکل گرفته است.
این روزها شاهد بررسی سازمان نظام پزشکی بر عملکرد گروه پزشکان تیم معالج عباس کیارستمی هستیم. پرونده مرگ عباس کیارستمی تبدیل به نمادی شده برای نقد عملکرد و رفتار جامعه پزشکان ایرانی در برابر ادعای شرف این جامعه در مقابل انتقادات و اتهاماتی که در این مدت شکل گرفته است. ولی بطور رسمی شکایت از گروه پزشکان معالج عباس کیارستمی است نه تمام جامعه پزشکی. ولی با اظهار نظر افرادی از گروه اول جامعه پزشکی خود را مخاطب این جریان دیده و سعی در دفاع از حیثیت خود دارد. اگر بخواهیم یک نگاه کلی به بیانیهها و مصاحبهها و دیدگاههایی که در این مدت از سوی افراد و سازمانها منتشر شده، بیندازیم میتوان آنها را در چهار گروه دستهبندی کرد:
یک- خانواده عباس کیارستمی، اهالی هنر و برخی از مردم که خواهان بررسی پرونده پزشکی ایشان هستند و ادعا میکنند در روند درمان این هنرمند خطاهای پزشکی مکرری اتفاق افتاده و اخلاق پزشکی از منظر اطلاع رسانی و مشارکت بیمار در مراتب درمان رعایت نشده است.
دو- گروه پزشک معالج و افرادی حقیقی و حقوقی از جامعه پزشکی که از روند درمان دفاع کرده و اعاده حیثیت میکنند از وجهه و اعتبار حرفه خود در ایران.
سه- بخش هایی از دولت مانند وزارت ارشاد و وزارت بهداشت که همه را به سکوت و آرامش دعوت کرده وضمن قدردانی از پزشکانی که در جایجای کشور برای درمان و سلامت جامعه در تلاش هستند، خواستار این هستند که تا مشخص شدن رأی نهایی سازمان نظام پزشکی با صبر و متانت و وقاری که شایسته است همه منتظر بمانند.
چهار- کسانی که هشتگ هایی به عنوان #خطای_پزشکی در رسانه های مجازی منتشر میکنند و بر علیه پزشکانی که از تعهد و تخصص کافی برخوردار نیستند مینویسند و درین مورد قصههای دردناکی تعریف میکنند.
شکل اول قضیه این است که خطایی از کسی سر نزده و همه چیز بیکم و کاست انجام شده و مرگ عباس کیارستمی بخاطر انتقال ناگهانی وی به فرانسه بوده است. به عبارت دیگر گروه پزشکان معالج در ایران هیچ قصوری مرتکب نشدهاند. در این صورت گروه اول که خانواده کیارستمی و نزدیکانی از او که پیگیر ماجرا هستند با فرض اینکه قانع شدهاند میتوانند از گروه پزشکان معالج و حتی جامعه پزشکی عذرخواهی کنند و از زحمات و خدمات ایشان در طول درمان عباس کیارستمی قدردانی نمایند.
گروه دوم یا جامعه پزشکان میتوانند عذرخواهی گروه اول را بپذیرند و مسائل پیش آمده را به حساب غم و درد ناشی از ضایعه فقدان هنرمندی بزرگ بگذارند و ماجرا تمام شود، که مدلی جوانمردانه و بسیار متناسب با خلق و خوی اصیل ایرانی است و ما می فهمیم که پزشک ایرانی حتی از نمونه خارجی خود هم بهتر است. یا اینکه آنها هم شکایتی برای اعاده حیثیت تنظیم نمایند و ایستادگی کنند.
گروه سوم که بخش دولتی ماجرا است که تا اعلام رأی نهایی از اظهار نظر مستقیم درباره حقیقت ماجرا و عملکرد گروه پزشکان خودداری کرده و جانب میانه و اعتدال را رعایت نموده است. این گروه ضمن قدردانی از زحمات عموم پزشکان بر نقش، تعهد، سختکوشی و حقانیت جامعه پزشکان در پایمردی به سوگندشان، صحه میگذارد و از اینکه پیشتر از طرف گروه متهم کننده ماجرا خواسته بود که با صبر، متانت و وقار رفتار کند، ما میفهمیم که واقعاً باید در باب بسیاری از امور جانب اعتدال را نگه داشت.
درمورد گروه چهارم، در این وضعیت هشتگهای #خطای پزشکی و باقی داستانهای منتشر شده از طرف بخشی از مردم، گروههایی منتسب به گروه اول که در فضاهای مجازی و پارهای از رسانهها و افواه عمومی شکل گرفته بود، پاک میشوند. خود مردم شروع میکنند به پاک کردن آنها از حافظه رسانههای مجازی وآن قصههای دردناک رنگ میبازند و شدت و حدت تاثیرشان تبدیل به هیچ و پوچ میشوند و با گذشت زمان کمکم از اذهان واقعی مردم نیز فراموش میشوند.
قضیه شکل دوم اما به این صورت خواهد بود، پزشکان مرتکب مجموعهای از اهمالها شدهاند و در این صورت آیا گروه اول از اثبات ادعای خود و جاری شدن عدالت خوشحال میشود؟
گروه دوم عذرخواهی میکنند و از خانواده کیارستمی، هنرمندان، مردم و جامعه پزشکی میخواهند که آنها را ببخشند و قول میدهند نهایت سعی و تلاش خود را برای درمان بیماران مشهور و غیر مشهور نشان دهند. فقط همین؟ نمی دانیم. شاید ببینیم که پروانه نظام پزشکی آنها باطل شود و جریمه هم بشوند. بهرحال میدانیم که هرچند خطا یا خطاهایی مرتکب شدهاند که منجر به مرگ یکی از بزرگترین هنرمندان کشور شده، اما قاتل عمد یا غیر عمد نیستند و قرار نیست بخاطر این در دادگاه قتل حاضر شوند. آنها دارند بخاطر بیسوادی و اهمال در انجام وظایف خود مجازات میشوند. جامعه پزشکان از خطای رخ داده ابراز تاسف میکنند و از گروه پزشکان بی سواد و بی تعهد تبری میجوید و از اینکه گروهی از مشهورترین پزشکان نتوانستهاند در یک عمل جراحی ساده جان یکی از مهمترین هنرمندان کشور را نجات دهند اظهار شرمساری میکند.
گروه سوم هم از اتفاقات پیش آمده بسیار متاسف است و بخش های از این گروه از اینکه زودتر از موعد به قضاوت کردند و بدون اینکه مطمئن باشند از عملکرد پزشکانی خاطی دفاع کردند بسیار شرمسارند. حتی ممکن است که گروهی از مقامات استعفاء بدهند. استعفای آنها میتواند بطور گروهی باشد و همراه با بیانیهای برای تنویر افکار عمومی. در جهت امنیت ذهنی عموم مردم، برای اینکه بدانند و آگاه باشند که اگر کسی بخاطر قصور و ناتوانی از عهده مسئولیت خویش بر نیامد، خود از مسند قدرت کنار میرود. که در بعضی از کشورهای جهان سنت مقبول و کارسازیست و این فتح بابی میشود در کشور در جهت مسئولیتپذیری مدیران ارشد نسبت به عملکرد خود و مجموعه زیردستان.
گروه منتشرکننده هشتگهای # خطای_پزشکی بیکار نمینشینند و از موقعیت پیش آمده استفاده میکنند. نتیجه این فضا میتواند باعث ایجاد جوی عمومی شود برعلیه عملکرد پزشکانی که خلاف سوگندشان تمام جد و جهد خودرا برای نجات جان انسانها به کار نمیگیرند و در مواردی با اشتباهاتشان منجر به مرگ یا اتفاقات بدی برای بیماران مراجعه کننده به آنها میشوند. هشتگ های جدیدی بوجود میآید که میتواند در مورد سابقه و عملکرد پزشکان نکات مهمی را به اطلاع عموم برساند و ازین طریق پزشکان خاطی یا بیسواد به هر تعدادی که باشند معرفی میشوند. در این میان پزشکان باشرف و با وجدانی که به درستی به وظائف خود عمل میکنند، مورد تفقد قرار میگیرند و مشهور میشوند و وقتهای ملاقات آنها بسیار کمیاب و گرانقیمت میگردد. احتمالاً پارهای از پزشکان هم بنا به سابقه و عملکردشان بیکار میشوند و درآمد و اعتبار سابق را از دست میدهند. در حالت ایدهآل در ادامه همان فضای روحانی حادث شده، ممکن است نهادهایی مردمی بوجود بیاید که کارشان در جهت پایش و ارزیابی عملکرد جامعه پزشکی باشد و دیگر هیچ پزشکی به خود اجازه ندهد سوگند خود را در مراحل تشخیص و درمان یک بیمار فراموش کند.
حامد ذوالفقاری
محقق و مستند ساز
* عنوان فیلمی از عباس کیارستمی در مورد تأثیر عملکرد دانشآموزان در نظم کلاس