خبرایران: دبیر علمی نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی گفت: ادبیات تطبیقی به گفتگوهای فرهنگی و ترویج صلح و آشتی، بین اقوام و ملتها کمک خواهد نمود.
مرکز اسناد فرهنگی آسیا در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی را با دبیری علمی دکتر محمد نجاری و ارایه مقالات علمی، استاد احمد سمیعی (گیلانی) ، چهره ماندگار علوم انسانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، دکتر المیرا دادور، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، دکتر بابک خلعتبری، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و دکتر آبتین گلکار عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس برگزار کرد.
در ابتدای این نشست علمی، دکتر محمد نجاری، دبیر علمی نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی، با ارایه گزارشی از فعالیتهای علمی و اجرایی مرکز اسناد فرهنگی آسیا براساس برنامه راهبردی" صلح پایدار و جهان عاری از خشونت و افراطیگری" در سه سال گذشته، افزود: خشنودم که گزارش بدهم ترجمه مشترک اینجانب و همکار گرانقدرم دکتر سیاوش مرشدی ، از دو کتاب قصه های عامیانه مردم کُره ( ادبیات کُره ای) و برادران خوشحال( ادبیات ترکمنی) که با همکاری نشر اشاره و مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده اند؛ هریک بیش از سه بار در سال گذشته تجدید چاپ شده و سه جلد دیگر این مجموعه ، یعنی قصه های عامیانه مردم گرجستان، قصه های عامیانه مردم ارمنستان، قصه های عامیانه مردم آذربایجان، پیش از برنامه راهبردی مصوب مرکز اسناد فرهنگی آسیا، به پایان رسیده و آماده انتشار است.
دبیر علمی و مترجم مجموعه قصه های ملل، ادامه داد: بررسی درونمایه مشترک برخی از این قصهها و افسانهها با ادبیات پارسی به اشتراکات فرهنگی یاری رسانده و واکاوی این درونمایههای مشترک به گفتگوهای فرهنگی و ترویج صلح و آشتی بین اقوام و ملتها کمک شایانی خواهد نمود و امیدواریم که بتوانیم هم اندیشی ادبیات تطبیقی را به صورت هر فصل یک نشست در مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار نماییم و مجموعه مقالات این هم اندیشیها نیز به دو زبان فارسی و انگلیسی با همکاری این مرکز و پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و کمیسیون ملی یونسکو منتشر خواهد شد.
دبیر علمی نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی ، با تقدیم نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی به روان دکتر فاطمه سیاح ، به عنوان بنیانگذار رشته ادبیات تطبیقی در ایران ، به شرح زندگی و خدمات علمی این بانوی فرهیخته پرداخت و گفت:
به واسطه فعالیتهای بین رشته ای خود، در حوزه مطالعات زنان، افتخار می کنم که نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی را تقدیم بانویی بکنم که هفتادسال پیش، دار فانی را وداع گفته ، اما چراغ علم و دانش و خدماتش همیشه افروخته خواهد ماند.
نخستین هماندیشی ادبیات تطبیقی با ارایه مقاله سابقة ادبیّات تطبیقی در ایران و جهان توسط "استاد احمد سمیعی (گیلانی) " ادامه یافت. وی با اشاره به تقریرات درسی خانم دکتر فاطمه سیّاح در دورة دکتری رشتة زبان و ادبیّات فارسی دانشکدة ادبیّات دانشگاه تهران و همچنین مقالات ایشان در مجلة ایران امروز ادامه داد، شجاعالدین شفا و حسن هنرمندی و جواد حدیدی از جمله پیشکسوتان ایرانی رشته ادبیات تطبیقی در سالهای بعد معرّفی شدهاند.
مشاور رییس مرکز اسناد فرهنگی آسیا افزود: سابقة ادبیات تطبیقی در جهان گزارشی است عمدتاً مستخرج از مدخلِ LittératureCompuréeدر دایرةالمعارفUniversalis به قلم René Etiemble تطبیقگر مشهور فرانسوی، که حاوی شرح مراحل رشد ادبیات تطبیقی در اروپا و امریکا، هدف، مسائل و مشکلات، و چشمانداز آن است. این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در ادامه نشست با مقایسه تطور ادبیات تطبیقی در ایران و جهان به چالشهای پیش روی این رشته پرداخت.
سرکار خانم دکتر المیرا دادور، با ارایه مقاله" از خاستگاه ادبیات تطبیقی تا پیوند آن با هنرها" سخنران بعدی، این نشست با اشاره کوتاهی به خاستگاه ادبیات تطبیقی، آن را پیوندی میان ادبیات و هنرها نامید. او با اشاره به وقایع ثبت شده در تاریخ استعمار( مانند: کشتار قوم زولو)، سپس رمانی نوشته توماس موفولو نویسنده ای که خود نوادۀ استعمار است و سپس شعر زیبای« اندوهان شاکا» سروده لئوپولد سدار سنگور همگی مهر تأییدی می زنند به خشونت های حاصل از استعمار. در نهایت، باسکیا هنرمندی از سوی دیگر جهان(امریکا) که نوادۀ ستم دیده هاست با کشیدن تابلوی معروف« پادشاه زولوها»( که امروز این تابلو در موزه مارسی نگهداری می شود) دادخواهی این قوم ستمدیده را بر روی بوم به تصویر میکشد تا پیوند میان ادبیات و هنر اینگونه در ادبیات تطبیقی حتی با دو کلید واژه متفاوت استعمار و ستم دیدگان به منصه ظهور برسد.
دکتر بابک خلعتبری، با ارایه مقاله : "از ادبیات تطبیقی تا یگانگی اندیشه انسانی" به عنوان سخنران سوم، با اشاره به اینکه این رشته که نامش از دو واژه تشکیل شده نیاز به معرفی بیشتر و دقیقتر نیز داشته و دارد، چرا که نامگذاری رشته ادبیات تطبیقی که نخست به زبان فرانسه صورت گرفت بی اشکال نیست و شبهاتی را موجب می شود: آیا قرار است یک نویسنده از یک زبان یا یک کشور با یک نویسنده از زبان یا کشور دیگر مقایسه شوند یا تطبیق داده شوند؟ یا یک نوع ادبی با نوع ادبی دیگر؟ یا یک دبستان ادبی با یک دبستان ادبی دیگر؟ بنابراین تقریبا همه پژوهشگران رشته ادبیات تطبیقی با پرسشهای همانندی درباره ماهیت رشته تخصصی شان مواجه شده اند. این رشته که به نسبت بقیه رشته های نام آشنای علوم انسانی مانند فلسفه یا ادبیات یا جامعه شناسی و... بسیار جدیدتر است و درسده نوزدهم میلادی در اروپا که محیطی مساعد و مناسب برای تطبیق و مقایسه فرهنگها و نه فقط ادبیات کشورهای مختلف بود پدید آمد. پژوهشگر این رشته نه تنها باید ادبیات را باز تعریف کند و آن را به عنوان محل تجلی اندیشه انسانی که در بازه فرهنگی ویژه ای تبلور می یابد در نظر بگیرد؛ بلکه مقایسه یا تطبیقی که انجام می دهد مقایسه ای است ظریف در محل تلاقی اندیشه انسانهای مختلف ار افقهای فرهنگی گوناگون. پس این رشته در عمل خود را از رشته ادبیات محض و مطالعات ادبی و نقد ادبی متمایز می کند. در این رشته دیگر نیازی نیست برای توضیح و شرح انواع ادبی یا واژگان به کار رفته یا صنایع ادبی و یا مکتبهای ادبی و غیره وقت بگذاریم. البته پژوهشگر این رشته الزاما باید به همه دستاوردهای رشته ادبیات محض و وابستگان آن آگاهی داشته باشد و آنجا که باید و شاید آنها را به کار ببرد. ولی ادبیات محض هدف او نیست بلکه ابزار اوست. هدف او این است که به اندیشه های انسانها ازطریق آفرینشهای ادبی و هنری - که تنها یکی از محلهای تجلی یک فرهنگ است- دست پیدا کند. نیز می دانیم که فرهنگها خود زاییده اندیشه انسان و برداشت او از دنیای اطراف وی می باشند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: در راستای پژوهشهای خود در این رشته در یافتم که شایسته است واژه اندیشه را به صورت مفرد به کار ببرم نه جمع, و از این نظر به عقیده رافایل انتهوون فیلسوف معاصر فرانسوی و استاد دانشگاه سوربون رسیده ام چرا که انسان اندیشه ورز در هر کجای کره خاکی که باشد گوهر یکتا و همانندی دارد که در دامن فرهنگهای گوناگون و در قالبهای گوناگون ادبی و هنری خود را می نمایاند. دستیابی به اندیشه انسانی که در آفرینش از یک گوهر بیش نیست از ورای تبلورهای ظاهری ادبی وهنری در فضای پژوهشی و اندیشه ورزی آمریکای شمالی بسیار میسرتر است تا در فضای اروپا چرا که اروپا در فرهنگ خود بار استعمارگر زدگی را به دوش می کشد که این خود طی طریق او را به سوی دریافت اندیشه مشترک انسانی بسیار کُند و حتی ناممکن کرده است و او را در میدان مقایسه میان فرهنگ کشورهایی که پیشرفته قلمداد می شوند و کشورهایی که در حال توسعه در نظر گرفته می شوند سرگردان نگه داشته است.
دکتر آبتین گلکار چهارمین سخنران نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی با ارایه مقاله علمی: "پیشینه و جایگاه ادبیات تطبیقی در روسیه" ادبیات تطبیقی در روسیه را به سه بخش کلی طبقهبندی کرد. نخستین مرحله که اساس و پیدایش دانش ادبیات تطبیقی در روسیه است، به اواسط سدة نوزدهم بازمیگردد، هنگامی که محققانی مانند استاسوف، وسلوفسکی، هم تحتتأثیر پژوهشگران غربی، به ویژه آلمانی، و هم به واسطة مشاهدات علمی ـ تحقیقاتی خود، به شباهتهای جالبتوجهی میان آثار مختلف ادبیات روسیه و سایر ملل برخوردند و برای توجیه این همانندیها نظریات گوناگونی ارائه میکردند: عدهای علت را در تأثیرپذیری مستقیم ادبیات ملل از یکدیگر میجستند و میکوشیدند تا با تکیه بر روابط تاریخی و فرامتنی زمینههای این تأثیر و تأثر را روشن کنند، و برخی دیگر، در همان زمان، به درونمایههای عام و فراگیر و جهانشمول انسانی در آثار ادبی قائل بودند. تقابل این نگرشها به ویژه در حوزة مطالعاتی که به مقایسة آثار حماسی روسی با سایر حماسههای جهان، از جمله شاهنامة فردوسی، اختصاص داشت، به نتایج جالبتوجهی انجامید. مرحلة دوم، به دورة پس از انقلاب 1917 روسیه بازمیگردد که به تبع نگرشهای ایدئولوژیک حاکم، نقش شرایط تاریخی ـ اجتماعی در پیدایش همانندیهای آثار ادبی بسیار پررنگتر از پیش ارزیابی میشد. در میان پژوهشگران این دوره، افرادی همچون ژیرمونسکی و کُنراد، شهرت بیشتری دارند.
مرحلة سوم دورة پس از فروپاشی شوروی را در برمیگیرد. با عوض شدن نظام ارزشها و چارچوبهای نظری ـ عقیدتی حاکم بر نقد ادبی، شیوة پژوهشهای تطبیقی نیز دستخوش تغییر چشمگیری شد و اکنون، کموبیش، با معیارهای رایج این دانش در غرب همسو شده است.
در پایان نشست، دکتر محمد نجاری، دبیر علمی نخستین هم اندیشی ادبیات تطبیقی، پیشنهاد در نظر گرفتن جایزه ای با عنوان جایزه ادبیات تطبیقی با نام دکتر فاطمه سیاح را مطرح نمود و افزود:
ایجاد دبیرخانه دایمی مرکز پژوهشهای تطبیقی، به میزبانی مرکز اسناد فرهنگی آسیا با همکاری مراکز دیگر، می تواند راهی برای گفتگوی فرهنگهای گوناگون بگشاید و به گسترش فرهنگ صلح پایدار و جهان عاری از خشونت و افراطیگری کمک نماید