امروز: شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/20]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 52479 تاریخ انتشار: سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۴:۳۲:۱۰ بعد از ظهر نسخه چاپی

بخش الهیات دانشنامه علائی ابن سینا ترجمه و شرح شد

خبرایران : كتاب دانشنامه علائی پورسینا(بخش الهیات) بازنویسی و مطالعه تطبیقی به کوشش غلامحسین توکلی دانشیارگروه فلسفة دانشگاه اصفهان به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت) به بهای 53 هزار تومان منتشر شد.
بخش الهیات دانشنامه علائی ابن سینا ترجمه و شرح شد
كتاب دانشنامه علائی پورسینا(بخش الهیات) بازنویسی و مطالعه تطبیقی به کوشش غلامحسین توکلی دانشیارگروه فلسفة دانشگاه اصفهان به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سازمان مطالعه و  تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت) به عنوان کتاب مبنایی در درس فلسفه مشاء در همه مقاطع رشته‌های فلسفه و فلسفه اسلامی قابل استفاده است. 
مؤلف در بخش مقدمه این اثر در ابتدا به معرفی ابن سینا پرداخته و نوشته است: می‌توان به حق ابن‌‌سینا را بزرگ‌تر‌‌‌‌ین فیلسوف جهان اسلام نامید. وی سرسلسلة حکمای مشاء است، هر چند دو نظام فلسفی بزرگ دیگر در جهان اسلام ظاهر شده یکی حکمت اشراق، دستاورد شیخ شهاب‌‌الدین سهروردی مقتول و دیگری نظام صدرایی به پرچم‌داری صدرالدین شیرازی، اما ملاحظة اجمالی این دو نظام فلسفی برای اذعان به اینکه این دو، به رغم نوآوری‌‌های درخور توجه تا چه حد تحت تأثیر ابن‌‌سینا بوده‌‌اند کافی است.
این سه نظام فلسفی در نوع نگاه و دستاوردها، تفاوت‌‌هایی مهم دارند، مثلاً سه ویژگی شاخص نظام صدرایی اعتقاد به اصالت وجود، تشکیک در وجود و حرکت در جوهر است، با این‌همه، ریشة برخی از این دیدگاه‌ها را مثل تشکیک در وجود می‌توان در ابن‌سینا یافت. تا آنجا که به شیوة پژوهش فلسفی مربوط می‌‌شود تفاوت این سه رویکرد در این است که ابن‌‌سینا سخت بر عقل و برهان تأکید دارد و تا آنجا که در فلسفة موجودِ وی که در شفاء، اشارات، نجات، عیون ‌الحکمۀ و دانشنامة علایی، منعکس است وی از این روش عدول نمی‌‌کند.
البته وی کتابی بیست جلدی با عنوان حکمۀ المشرقیین داشته که متأسفانه جز بخش‌‌های کوتاهی در باب منطق بقیه از دست رفته است. برخی به استناد آن و به استناد نوشته‌های عرفانی وی می‌گویند او نیز مشربی ذوقی داشته است، اما تا آنجا که به حکمة‌ المشرقیین مربوط است به استناد این نام، نمی‌‌توان حکم کرد که وی از روش مشائی دست کشیده و روشی دیگر در پیش گرفته و احتمالاً حق با کسانی است که می‌‌گویند منظور او مفسران شرقی ارسطو در بغداد در برابر مفسران غربی مثل اسکندر افرودیسی، ثامسطیوس و دیگران بوده است. 
فهرست مطالب این اثر عبارت است از:
 پیشگفتار
بخش اول
فصل اول: در تعداد علوم حِکمی
فصل دوم: تبیین موضوعات سه شاخة حکمت نظری به قصد روشنتر ساختن موضوع علم اعلی
فصل سوم: تبیین حال هستی و نحوة اطلاق آن بر اشیاءِ مختلف و شروع در نمایش جوهر
فصل چهارم: تبیین حالت جوهر جسمانی
فصل پنجم: آشکارکردن بطلان اولین دیدگاه [قول به بساطت جسم]
فصل ششم: آشکارکردن بطلان قول دوم [ترکیب جسم از اجزاءِ لا یتجزی]
فصل هفتم: حاصل بحث در شناخت جسم
فصل هشتم: در بیان اینکه مادّة جسمیه خالی از صورت نیست و فعلیتش به آن است
فصل نهم: بیان حالِ عرض
فصل دهم: بیان حال کیفیّت و کمیّت و عرضیت آن‌ها
فصل یازدهم: چه نسبتی میان هستی با این ده [مقوله] برقرار است؟
فصل دوازدهم: دانستن حال حقیقت کلّی و جزئی
فصل سیزدهم: بیانِ حال واحد و کثیر و امور مرتبط با آن
فصل چهاردهم: بيان حال تقدم و تأخر
فصل پانزدهم: بيان حال علّت و معلول
فصل شانزدهم: تبیین اینکه هر چه دارای تقدم و تأخر است متناهی است و ...
فصل هفدهم: در تبیین قوه و فعل
فصل هجدهم: بیان حال هستی واجب و ممکن
فصل نوزدهم: در بیان اینکه واجب‌الوجود با هیچ چیز پیوند ذاتی ندارد
فصل بیستم: بیان حال ممکن‌الوجود
فصل بیست‌ویکم: در بیان عدم جواز کثرت در ذات واجب‌الوجود
فصل بیست‌ودوم: در توحید واجب‌الوجود
فصل بیست‌وسوم: بیان اینکه واجب‌الوجود تغیّر نمی‌پذیرد و از هر حیث واجب است
فصل بیست‌وچهارم: در بیان اینکه ماهیت واجب‌الوجود چیزی جز انیّت او نیست
فصل بیست‌وپنجم: در بیان اینکه واجب‌الوجود نه جوهر است و نه عرض
فصل بیست‌وششم: در بیان اینکه چگونه امکان دارد واجب‌الوجود دارای صفات فراوان باشد ...
فصل بیست‌و‌هفتم: در بیان وحدت حقیقیة واجب‌الوجود و اینکه همة موجودات ...
فصل بیست‌وهشتم: در بیان اینکه واجب‌الوجود قدیم است و هر چیز دیگر حادث است
فصل بیست‌ونهم: در بیان اینکه عالم بودنِ واجب‌الوجود به چه معناست
فصل سی‌ام: در بیان چگونگی علم واجب‌الوجود به کثرات بی‌آنکه در ذاتش کثرت راه یابد
فصل سی‌ویکم: بیان نحوة علم به ممکنات
فصل سی‌ودوم: علم واجب به متغیرات باید چگونه باشد تا تغیّر در او راه نیابد؟
فصل سی‌وسوم: معنای خواست و اراده در واجب‌الوجود
فصل سی‌وچهارم: در بیان قدرت واجب‌الوجود
فصل سی‌وپنجم: بیان حکمت واجب‌الوجود
فصل سی‌وششم: بیان جُودِ واجب‌الوجود
فصل سی‌وهفتم: در بیان اینکه بزرگ‌تر‌‌ین سعادت و لذیذترین لذّات اتصال به واجب‌الوجود ...
فصل سی‌وهشتم: چگونگی پیدایش اشیاء از واجب‌الوجود
فصل سی‌ونهم: در بیان نحوة امکان صدور اشیاء به آن‌گونه که هستند از اول تعالی
فصل چهلم: بیان امکان موجودات به لحاظ تمام یا ناتمام بودن
فصل چهل‌ویکم: بیان امکان موجودات به لحاظ خیر و شر
فصل چهل‌ودوم: در بیان حال اجسام که به وقت ترکیب چگونهاند
فصل چهل‌وسوم: در بیان اینکه اجسام قابل ترکیب، برای تحقق به چه چیزی محتاج‌اند و ...
فصل چهل‌وچهارم: این جهات مختلف چگونه امکان تحقق دارند؟
فصل چهلوپنجم: در بیان اینکه اجسام بسیط قابل ترکیب نیازمند طبعی هستند که ...
فصل چهل‌وششم: در بیان جنبش جسم اول [فلک] و بایستگی و چگونگی این حرکت و ...
فصل چهل‌وهفتم: در بیان اینکه محرک فلک امری عقلی و نامتغیر و یا بی‌خبر از گذشته و ...
فصل چهل‌وهشتم: بیان حال اجسامی که کون و فساد نمی‌‌‌‌‌‌پذیرند و اجسامی که آن را می‌پذیرند
فصل چهل‌ونهم: در بیان اینکه هر امر متجدد یا متغیّری لازم است علت‌های بی‌نهایت ...
فصل پنجاهم: در بیان اینکه چگونه می‌توان شبهة پیشین را پاسخ گفت و در بیان اینکه ...
فصل پنجاه‌ویکم: در تبیین علت حرکت مستدیر که پیوسته به فلک است، اما غرضِ از ...
فصل پنجاه‌ودوم: بیانی از منظر دیگر در اینکه غرض از حرکت فلک و اختیار ...
فصل پنجاه‌وسوم: در بیان چگونگی تحریک این امر عقلی
فصل پنجاه‌وچهارم: در بیان اینکه چون اجسامِ کروی متعددند معشوقِ از ...
فصل پنجاه‌وپنجم: بیان نحوة پیدایش جواهر عقلی و نفسی و افلاک از واجب‌الوجود
فصل پنجاهوششم: در بیان هستی یافتن اجسام قابل کون و فساد و پذیرندۀ حرکت مستقیم
فصل پنجاه‌وهفتم: در بیان نواقص و شرور که جایی است که کون و فساد باشد
فهرست منابع
معادلها
نمایة نامها
نمایة کتابها
بخش دوم
متن اصلی
توکلی در پیشگفتار این اثر در مطالعه تطبیقی دانشنامه علائی و مقاصد الفلاسفه غزالی می نویسد:  در مراجعه به آثار مختلف در این اواخر گذارم به مقاصد الفلاسفه غزالی افتاد. این کتاب یک دوره فلسفة مشاء است که در قرون وسطا به زبان لاتین ترجمه شد و خیلی‌ها را به اشتباه انداخت و غزالی را هم فیلسوفی مشائی شمردند؛ اما غرض غزالی از نوشتن آن تمهیدی برای نقد فلسفه بود. در اوایل مقاصد می‌نویسد: وقوف بر فساد مکاتب مختلف قبل از احاطه به آن تیر به تاریکی انداختن است (غزالی، 2000، ص 10). می‌گوید: قصد آن دارد که در کتاب تهافت الفلاسفه نقیضه‌گویی‌های فیلسوفان را آشکار کند و این کتاب وی (مقاصد) تمهیدی است برای آن کار اصلی؛  همچنین در آغاز کتاب المنقذ من الضلال می‌نویسد: «پس از فراغت از کلام به فلسفه پرداختم و به یقین دانستم که کسی بر فساد علمی از علوم آگاه نمی‌شود مگر اینکه به منتهای آن دست یابد و با داناترین آنان در اصل آن علم مساوی شود، سپس از او هم پیش افتد و به لحاظ مرتبت و درجه از او درگذرد و به ژرفا و پیچیدگی‌هایی که متولی علم  و مدعی آن دست نیافته دست یابد و در این هنگام است که اگر مدعی فساد آن شد حق گفته، و هیچ یک از علمای اسلام را ندیدم که همتش را مصروف این کار کند و آنچه متکلمان در این مورد نوشته‌اند مشوش و پرتناقض و ظاهرالفساد است و عاقل عامی را نیز قانع نمی‌کند، چه رسد به کسانی که مدعی دقایق علوم‌اند» (غزالی، 1988، ص 11)، ولی با ملاحظة کتاب مقاصد و تطبیق آن با دانشنامة علایی روشن می‌شود که کتاب مقاصد صرفاً ترجمه‌ای است آزاد از دانشنامة ابن‌سینا (بنده بخش‌هایی از بخش الهیات را تطبیق کردم، هرچند ترجمه تحت‌اللفظ نیست اما مطالب عیناً همان است. علاقه‌مندان می‌توانند سایر بخش‌ها را نیز تطبیق کنند).
دانشنامة علایی در قیاس با سایر نوشته‌‌های ابن‌‌سینا مثل شفاء، اشارات و نجات بسیار مختصر است، با این‌همه برخی از نکاتی را که در این کتاب طرح شده جایی دیگر ندیدم، در عین حال متن دیریاب است و در برخی موارد دشوار، علت آن دو نکته است: یکی اینکه متن به زبان پارسی هزار سال پیش است، این مسئله باعث شده کتاب حتی در محافل فلسفی مهجور بماند، نکتة دیگر محتوای فلسفی آن است، برای فهم آن مقداری آشنایی با فلسفة اسلامی لازم است و این امر موجب شده که حتی در محافلی که به فرهنگ و ادب پارسی کهن دل بسته‌اند دانشنامه چندان مورد استقبال قرار نگیرد. برای غلبه بر مشکل اول سعی کرده‌ام آن را به زبان قابل فهم برای طالبان فلسفه برگردانم، برای غلبه بر مشکل دوم نکاتی در داخل کروشه و در پی‌‌نوشت افزوده‌‌ام، مطمئنم این نکات برای کسانی که به فلسفة اسلامی آشنا هستند اطناب مملّ است، اما برای کسانی که اصلاً آشنا نیستند ایجاز مخل است، از گروه اول عذر می‌‌خواهم و گروه دوم را ارجاع می‌‌دهم به شارحان حکمت ابن‌‌سینا. گو اینکه ندیده‌‌ام کسی دانشنامه را تدریس و شرح کند، اما مشتاقان و جویندگان می‌‌توانند به درس‌‌های شفا و درس‌‌های اشارات و نجات و کتبی که در این زمینه تألیف شده مراجعه کنند؛ در این زمینه به ویژه مجموعه دروس مدرس فرزانه و پژوهشگر پرکار و بی‌ادعا، جناب حشمت‌‌پور، قابل اشاره است که برخی در دست چاپ است و به هر حال همه از طریق اینترنت قابل دستیابی است.
از دانشنامه نسخه‌‌های متعدد در دسترس است، جناب دکتر محمد معین با تکیه بر نسخه‌های در دسترس متن را تصحیح فرموده‌‌ و در1330 برای اولین بار به چاپ رسانده‌اند. این‌جانب این متن را مبدأ قرار دادم، با این‌همه، در مواردی برخی عبارات قابل فهم نبود یا خطا بود و باید به یکی از نسخه بدل‌‌ها رجوع می‌شد، و در مواردی معدودتر هیچ نسخة بدلی نیز مشکل را نمی‌‌گشود و به نظر می‌رسید نسخه‌‌برداران کلمه‌‌ای را حذف یا اضافه کرده‌اند که بنده اصلاح کردم. تمامی این موارد را در پی‌‌نوشت یادآور شده‌‌ام.
متن اصلی دانشنامه در پایان کتاب آمده است تا در صورت نیاز خوانندگان محترم به آن رجوع کنند. اعدادی که در متن کتاب داخل کروشه قرار دارد اشاره به صفحات متن اصلی است و اعدادی که داخل پرانتز است مربوط به پی‌نوشت‌هاست و اعداد عادی مربوط به پاورقی‌ها در هر صفحه است.

 

مطالب پربیننده
آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب