امروز: پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/25]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 53019 تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱:۳۰:۱۰ بعد از ظهر نسخه چاپی

جلد دوم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب آکسفورد؛

اندیشه در دوره میانه ترجمه و منتشر شد

خبرایران : جلد دوم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب آکسفورد با عنوان اندیشه در دوره میانه تألیف دیوید لاسکم با ترجمه میثم سفیدخوش به همت سازمان سمت منتشر شد.
اندیشه در دوره میانه ترجمه و منتشر شد

به گزارش خبرایران ، جلد دوم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب آکسفورد با عنوان اندیشه در دوره میانه تألیف دیوید لاسکم با ترجمه میثم سفیدخوش عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها(سمت) منتشر شد.

کتاب حاضر برای دانشجویان رشته فلسه در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی برای درس تاریخ فلسفه قرون وسطی به ارزش 2 واحد ترجمه شده است، البته علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه مندان می توانند از آن بهره مند شوند.

این اثر از آن سنخ کتابهای دانشگاهی بی طرف است. کتاب دیوید لاسکم از آن دست تاریخ فلسفه هایی است که به صورت تقویمی فیلسوفان دوره میانه را فهرست و عمده ترین آراء آنها را به صورت غیرانتقادی معرفی می کند.

در هر بخش از کتاب اطلاعات زیادی گنجاندده می شود که لزوما ارتباط آنها توضیح داده نمی شود، زیرا اگر نویسنده می خواست چنین کند کتابی بسیار مفصل‌تر پدید می‌آمد. همچنین تاریخ تجلی زیادی در این سبک ندارد، زیرا از سویی همان مشکل پیشین پیش می‌آمد و هم به گمان مهمتر آنکه در نگرش بریتانیایی به فلسفه اصولا تاریخ، شأن والایی ندارد و ساخت استنتاجی و گزاره ای فلسفه گویی مهمتر از ساخت پویای تاریخ آن در زندگی و جهان انسانی است.

به هر روی بی‌گمان نویسنده که متخصص نام دار این حوزه است، این سبک از نگارش تاریخ فلسفه را آگاهانه برگزیده است، زیرا بنا دارد به شیوه ای سرد دانشجویان مقطع کارشناسی را با فیلسوفان دوران میانه آشنا کند. دانشجوی کارشناسی باید بداند که این سبک از نگارش تاریخ فلسفه تنها سبک موجود نیست و از هنگامی که هگل و شلینگ در آغاز سده نوزدهم رسما تاریخ فلسفه‌نویسی را به عنوان کاری فلسفی و دانشگاهی آغاز کردند تاکنون الگوهای بدیل مهم دیگری نیز پدید آمده اند که دانشجویان ما می توانند با کندوکاو و کنجکاوی نمونه هایی از آنها را نیز تجربه کنند تا تفاوت را دریابند.

فهرست تفصیلی این اثر:

دیباچه مترجم

پیشگفتار نویسنده

فصل اول: سه مرجع

فلسفه دوره میانه از چه هنگام آغاز شد؟

آگوستین هیپویی

بونئیوس

دیونوسیوس آریوپاگوسی دروغین

فصل دوم: سرآغازهای فلسفه دوره میانه

فنون و هنرهای آزاد در اروپای کارولنژی

جان اسکات(ار یو گنا)

فصل سوم: بازیابی[رخ داده در] سده های یازدهم و دوازدهم

چالش منطق

آنسلم اهل بک و کانتربری

پیتر آبلار

ژیلبرتوس پواتیه ای

ویلیام کونشی

فصل چهارم: سده‌های دوازدهم و سیزدهم: منابع نو ـ مسائل نو

ترجمه ها

اندیشه ورزان مسلمان

اندیشه ورزان یهودی

فصل پنجم: سده سیزدهم

هضم شناخت تازه

منطق

مابعدالطبیعه

نفس شناسی

اخلاق

رابرت گروستست

راجر بیکن

فلسفه طبیعی

بوناونتوره

آلبرت بزرگ

توماس آکوئینی

دانشکده فنون و هنرهای پاریس

سیژه برایانی

بوئتیوس داسیایی

ژان ژاندونی

دیتریش فرایبرگی

محکومیتهای 1270، 1277 و 1284

فصل ششم: سده سیزدهم: پس از 1277

1277: نقطه عطف

رامون یوی

هنری خنتی

جان دانس اسکاتوس

فصل هفتم: سده چهاردهم

فروپاشی یا بازیابی؟

اکهارت

ویلیام اکامی

نام گرایی در سده چهاردهم

منطق

فلسفه طبیعی

ماده باوری

فصل هشتم: سده پانزدهم

ژن ژرسون

نیکولاس کوساتوس

انسان گرایی

پی نوشتها

کتاب شناسی برگزیده

واژه نامه

فهرست اعلام

در دیباچۀ مترجم این اثر آمده است: هنگامی که در سدۀ هجدهم فیلسوفی چون لایب‌نیتس می‌خواست به فیلسوفان سده‌های پیش از دوران مدرن ارجاع دهد ناچار بود کار خود را برای فرهیختگان زمانه‌اش توجیه کند. از سدۀ پانزدهم تا هجدهم به‌طور فزاینده‌ای فلسفۀ مدرسی و سنت‌های متناظرش کهنه، دست‌وپاگیر، غیرواقعی، بی‌توجه به آدمی، پرستشگر بت‌های ساختگیِ روشی، مفهوم‌بافانه و با صفاتی از این دست خوانده می‌شدند. لایب‌نیتس در توجیه مراجعۀ خود به این سنت از تمثیلی گویا بهره می‌برد. به بیان او سنت فلسفیِ مدرسی حتی اگر مانند انبوهی از گِل و لای متعفن باشد که جذابیتی ایجاد نمی‌کند، ولی زیر آن طلاهایی مدفون است.

در اروپای سدۀ بیستم بازخوانی سنت فلسفی دوران میانه در دانشگاه‌ها اقبال دوباره‌ای یافت. رویکرد اهل فلسفه به این دوران در این جریانِ بازخوانی یکدست نیست. گروهی از اینان با فلسفه‌های رایج در آن دوران همدلی ایدئولوژیک و عقیدتی داشته‌اند و از خاستگاهی عمدتاً کاتولیک به توصیف آن سنت و حتی مبارزه‌جویی با سنت‌های بدیل آن در دوران مدرن برخاسته‌اند. ما در ایران با برگردان آثار اتین ژیلسون، فردریک کاپلستون و مک‌اینتایر با این رویکرد توصیفی عقیدتی آشنا هستیم. گروه دوم پژوهشگرانی هستند که از منظری دانشگاهی و غیرعقیدتی و با اهداف آموزشی کتاب‌ها و مقالاتی دربارۀ سنت فلسفی دوران میانه منتشر کرده و می‌کنند. با این حال شاید بتوان به صورتی نه‌چندان دقیق گروه دیگری را ممتاز ساخت. فیلسوفان و نویسندگان نامداری در سدۀ بیستم نه از سرِ همدلیِ عقیدتی با کلیت اندیشۀ آن دوره و نه برای انجام دادن اهداف آموزشیِ صرف یا تحقق اهداف آکادمیک، به سنت فیلسوفان مسیحی توجه کرده‌اند. مارتین هیدگر و هانّا آرنت و کارل لویت و بلومنبرگ و اشتراوس نمونه‌های مهمی از این اندیشه‌ورزان هستند که آشنایی با رویکرد آن‌ها می‌تواند به ما یاد دهد که چگونه می‌توان هم از دوگانۀ «ستیز و ستایش» بیرون آمد و مناسبات عقیدتی را به نفع فهم فلسفی تعلیق کرد و هم از سطح مواجهۀ «سرد و بی‌طرف آکادمیک» فراتر رفت و بین زندگی و فلسفه نسبتی برقرار کرد.

مؤلف این اثر هم در مقدمه می نویسد: اگر نگاه مرسومِ مورخان غربی را بپذیریم، سده‌های میانه از هنگام گرویدنِ امپراتور روم، کنستانتین، به مسیحیت در سال 312 تا دهۀ بیست و سیِ سدۀ شانزدهم را دربر می‌گیرد، یعنی هنگامی که مارتین لوتر، ژان کالون، و شاه هنری هشتم از رومِ پاپی جدا شدند و این دوره‌ای بیش از یک هزاره است. تداوم‌هایی [در اندیشه‌ها و مناسبات اندیشگانی] وجود دارد که این مرزهای تقویمی را وامی‌زنند و آن‌ها را ساختگی و حتی بازدارنده می‌سازند.

اندیشۀ دورۀ میانه چیست؟ فلسفه در سده‌های میانه به‌طورگسترده‌ای دارای جهت‌گیریِ الهیاتی و دینی دانسته شده است. معمولاً کلیسا فیلسوفان سده‌های میانه را به کار می‌گرفت و آن‌ها در چهارچوبی کلیسایی می‌نوشتند و می‌آموزاندند. کار آن‌ها بیشتر بهره‌گیری از خرد برای فهم ایمان بود. خِرد جایی میان ایمان و تماشا  ایستاده بود، ولی [هر موقعیتی که داشت] باز هم خِرد بود و به شیوه‌های گوناگون به کار گرفته می‌شد. اندیشۀ دورۀ میانه، برای نمونه، تا اندازۀ زیادی عبارت از اقدام به خواندن متن‌هایی بود که هم پیش و هم پس از پایان جهان باستانی در بیرون از قلمرو مسیحی نوشته شده بودند. این کار در قلمرو مسیحیِ

دورۀ میانه بیشتر به این منظور صورت می‌گرفت که تجربۀ مسیحی را پربار کند: [ بنا به روایت آن‌ها] خرد آدمی به علت هبوط آدم ناتوان شده بود، و فیلسوف دورۀ میانه [در این شرایط باید] حالات گوناگون خرد و شناخت را در نظر می‌گرفت؛ شناختی که همۀ اینان از آن برخوردار بودند: خدا، فرشتگان، انسان‌هایی که چشم در چشم خداوند محظوظ از تماشای سعادتمندانه‌اند، و همچنین انسانِ هبوط‌یافته. به‌ویژه، با اینکه ملاحظات الهیاتی یا دینی، مانند ملاحظات مربوط به گناه و رستگاری و آگاهیِ پیشین الهی، به گونۀ چشمگیری شیوه‌های بررسی موضوعاتی چون اخلاق و نفس‌شناسی را تحت‌ تأثیر قرار دادند، ولی موجب نشدند که به‌کارگیری فنونِ پژوهش از میان روند، فنونی که فراوردۀ برای نمونه منطق و مطالعۀ زبان بودند. اندیشه‌ورز [در آن دوره] زنجیره‌ای از پرسش‌هایی را پیشاروی خود می‌دید که دربرگیرندۀ پرسش‌های الهیاتی ­ برای نمونه درباره تثلیث، تجسد، تواناییِ مطلق خدا، توانستنی‌های  آینده، مشیت، لطف، ناکرانمندی و مانند آن ­ بودند، ولی همۀ این پرسش‌ها ارزیابی فلسفی می‌طلبیدند و هستند کسانی که بگویند بهترین ارزیابی‌ها در سدۀ چهاردهم در پرتو کار جان دانس اسکاتوس و ویلیام اکامی صورت گرفته است.

جلد دوم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب آکسفورد با عنوان اندیشه در دوره میانه تألیف دیوید لاسکم با ترجمه میثم سفیدخوش به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها(سمت) به بهای 30 هزار تومان منتشر شد.

آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب