خبرایران: فیلمنامه فیلم «برادرم خسرو» در حوزه مسائل مربوط به بیماری خسرو بدون افتادن در دام زیاده گویی به شکلی موثر و در بزنگاه های قصه اطلاعات لازم را ارائه می کند و درنهایت هم روند داستان به گونه ای پیش می رود که ذهنیت مخاطب تکمیل شود .
سایکودرام یا درامهای روانشناسانه، از مهمترین ژانرهای سینمایی در دنیا هستند. با توجه به شرایط اجتماعی و وضعیتی که در دو دههی اخیر و با رواج مدرنیسم بر دنیا حاکم شده و با فراگیرشدن شدید و هولناک بیماریهای روانی و نیز با توجه به حجم بالای آسیب روانی در بین اقشار مختلف جامعه، سالهاست سینمای دنیا در تلاش است از این خوان گسترده بهره ببرد و آثاری درجه یک خلق کند. از مرد بارانی بری لوینسن گرفته تا جزیرهی شاتر اسکورسیزی و... فیلمهای بیشماری بودهاند که در این ژانر ساخته شده و بدل به آثار برگزیده تاریخ سینما شدهاند. سینمای ما اما اغلب به این ژانر بیتوجه است، و یا وقتی سراغش میرود آنقدر بدون تحقیق و بیحوصله برخورد میکند که مخاطب را فراری میدهد.
جشنوارهی امسال که پر از فیلمهای ناامیدکننده است، یکی از اندک پدیدههای خود را در فیلمی روانشناسانه و جذاب پنهان کرده بود بهنام "برادرم خسرو". فیلم درخشانی که بهطرز عجیبی در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، و باید با تمام شایستگیهایی که دارد در بخش "نگاه نو" رقابت کند.
یک درام منسجم، هوشمندانه و زیرکانه مبتنی بر نوع خاصی از اختلال روانی – اختلال دوقطبی – که از لحاظ شکلی و مفهومی بسیار جذاب است و متاسفانه در جامعه ما رواج چشمگیری هم دارد .
فیلمنامه فیلم که پیداست با تحقیقات لازم و بدون پردازش ذهنی و ناآگاهانه نوشته شده ، جزئیات فراوان و مناسبی دارد . هم درباره بیماری خسرو توضیح لازم داده می شود و آگاهی مخاطب کامل می شود ، و می تواند وضعیت او را پیش بینی کند ، و هم در پردازش شخصیتهای اصلی داستان – خسرو ، ناصر و میترا – تکنیک و دقت لازم به کار گرفته شده تا هر سه شخصیت پردازش کامل داشته باشند و بتوانند در دقایقی مختلف هریک بخشی از بار قصه را به دوش بکشند . فیلمنامه در حوزه مسائل مربوط به بیماری خسرو بدون افتادن در دام زیاده گویی به شکلی موثر و در بزنگاه های قصه اطلاعات لازم را ارائه می کند ، و درنهایت هم روند داستان به گونه ای پیش می رود که ذهنیت مخاطب تکمیل شود .
نکته قوت فیلمنامه برادرم خسرو اما در پردازش هوشمندانه به واژه بیمار است . در ابتدای فیلم ، ناصر – برادر بزرگتر – فردی نرمال و موفق به نظر می رسد که باید با آسیبهای ناشی از حضور ناخواسته برادر پریشان حال و مجنون خود کنار بیاید . اما هرچه داستان پیش تر می رود و ما با قواعد خانواده نظری بیشتر آشنا می شویم ، درمی یابیم موجود خطرناک و هولناک تر درواقع همان برادر سر به زیر و آرام است . خسرو سعی می کند با شیطنتهای خود سرمای خانه برادرش را از بین ببرد و موفق هم می شود ، اما وقتی ناصر در می یابد او به شخصیت محبوب خانه بدل شده و گوی سبقت را از وی ربوده ، جان ناسالمش بیدار می شود و به رقابتی کثیف دست می زند .
فیلمنامه با جزئیات مناسبی که دارد و با دیالوگ نویسی ساده اما بسیار تاثیرگذار ، مخاطب را به خوبی با فیلم همراه می کند . دستاورد این همراهی ، جذابیتی است که تا دقیقه آخر بیننده را با فیلم درگیر می کند ، و نیز اشاراتی که فیلم به رفتار ما عاقل نماها دارد می تواند تلنگری باشد برای بازیابی واقعیتها درباره خودمان .
در کنار فیلمنامه مناسب ، باید به کارگردانی پخته و بی ادای احسان بیگلری هم اشاره کنیم . بر خلاف اغلب فیلم اول ها ، کارگردانی فیلم بدون خودنمایی اغراق آمیز و فرم گرایی ، دکوپاژی حساب شده و دقیق را به کار می گیرد و بازیگرانش را نیز به خوبی هدایت می کند تا داستان فیلم بی کم و کاست و بی سکته و لکنت روایت شود . بیگلری به رغم این که بیش از دو سوم فیلمش در یک لوکیشن واحد – خانه ناصر – می گذرد ، دچار تکرار نمی شود و با انتخاب خوب زوایای مناسب ، کیفیت بصری فیلمش را در حد نرمالی نگه می دارد .
ستاره بی چون و چرای فیلم اما بی شک شهاب حسینی است . مردی که حالا می توانیم با اطمینان بگوئیم یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران است . هنرپیشه توانا و نترسی که در قامت نقشی سخت و پیچیده ، باز هم شخصیتی تازه خلق می کند تا یک بار دیگر جایگاه ستارگی خودش را تثبیت کند . بازی بیرونی ، خیره کننده و در عین حال بی اغراق و کاملا کنترل شده او نمونه ای کم نظیر از توانایی یک بازیگر ایرانی در ایفای نقش یک شخضیت دچار اختلال روانی بدون تبدیل شدن به کاریکاتور است . در کنار او ، باید به بازی خوب و موثر ناصر هاشمی و هنگامه قاضیانی هم اشاره کنیم که موفق شده اند با درکی درست از نقش ، روند و ریتم فیلم را حفظ کنند . به ویژه ناصر هاشمی که بازی سرد و خنثای او یکی از نقاط قوت فیلم است .
برادرم خسرو فیلم شایسته ای بود برای حضور در بخش سودای سیمرغ . کیفیت فیلم بی اغراق از دو سوم آثار بخش سودا ... بهتر است ، و این عدم انتخاب نمی تواند شایستگی های فیلم را کم کند . به نظر می رسد احسان بیگلری یکی از استعدادهای تازه سینمای ایران است ، کارگردانی که سینمای را جدی گرفته .