خبرایران: به بهانه برگزاري دومين جشنواره «روحاني در قاب سينما» گفتگو با اکبر نبوي پژوهشگر و منتقد سينما حضور خوانندگان تقديم مي گردد. اين جشنواره 27 فروردين در تالار انديشه حوزه هنري برگزار خواهد شد.
اين کارشناس سينما از ضرورت تغيير نگاه طبقاتي به نهادي در سينما و رعايت الزامات درام براي نشان دادن وجوه مثبت نهاد روحانيت سخن گفت.
اکبر نبوي منتقد و کارشناس سينمايي در پاسخ به اين سئوال که نشان دادن يک روحاني در آثار سينمايي و تلويزيوني چه چالشها و فرصتهايي در پي دارد؟ به خبرنگار ستاد خبري جشنواره «روحاني در قاب سينما» گفت: اگر بخواهيم براي به تصوير کشيدن روحانيت در آثار نمايشي اعم از سينما، تئاتر و تلويزيون، تعريف «نهادي» از آن داشته باشيم، يک نوع رويکرد داريم و اگر به عنوان يک «طبقه اجتماعي» به آن نگاه شود، رويکرد و تحليل ديگري نسبت به آن خواهيم داشت. اين دو رويکرد و نگاه خيلي مهم است و مي توانم بگويم که تا به امروز نسبت به روحانيت در سينما، نگاه طبقه اي داشته ايم.
وي در توضيح اين مطلب بيان کرد: براساس تحليل مسائل اجتماعي، نگاه طبقه اي الزامات خودش را دارد. از سويي چون روحانيت پس از انقلاب اسلامي به حکومت رسيده و نگاه طبقه اي که در ذهن خيلي ها وجود دارد، اين قشر را متمايز از خيلي طبقات ديگر مي کند يعني در واقع روحانيت از نظر خيلي ها جزء طبقات برخوردار به لحاظ موقعيت هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي محسوب مي شود.
نبوي تاکيد کرد: بنابر اين تحليل اين موقعيت ها در سينما، خاص مي شود و در واقع هر کس با اين نگاه و تحليل، بخواهد روحانيت را به تصوير بکشد چه بخواهد و چه نخواهد، الزامات نقد قدرت را رعايت کرده و به آن توجه مي کند.
وي در ادامه اظهار داشت: به نظر من روحانيت يک «نهاد» است و يک طبقه نيست، چرا که يک نهاد ديني است که متولي امر دين است؛ گر چه با مسامحه مي توان روحانيت را يک نهاد اجتماعي نيز در نظر گرفت اما من ترجيح
مي دهم بگويم نهاد ديني است. اينکه مصداق هاي روحانيت در اين وظيفه و رسالت شان چقدر درست عمل کنند يا از مسير منحرف شوند، بحث ديگري است.
اين منتقد سينما خاطرنشان کرد: اين نهاد ديني وقتي بخواهد در حوزه تصوير و درام ظاهر شود حتما الزامات خاص خودش را دارد که اين مطلقا به معناي محدوديت ها و نبايدها نيست بلکه به اين معناست که در ابتدا بايد درست شناخته شوند. چرا که به نظر من درک درستي از روحانيت وجود ندارد و متاسفم که بگويم اين فقط مربوط به ديگران نمي شود و حتي خود روحانيت هم از خودش درک درستي ندارد. با توجه به اين نکته، ضرورت توجه دراماتيک به نهاد روحانيت بسيار مهم است. البته وقتي به دنبال ساخت يک اثر دراماتيک در مورد نهادي مثل نهاد روحانيت هستيم، منطقا به دنبال مصداق هايي مانند يک روحاني هستيم که بتواند اين نهاد را نمايندگي کند. اين يک اصل درام پردازي است.
وي در ادامه افزود: نکته مهم اين است که در حوزه درام بايد يک قاعده منطقي را رعايت کنيم و همان طور که در علم گفته شده «تعرف الاشياء باضدادها» يعني اشيا از راه نقطه مخالف و مقابلشان شناخته و به وجود آنها پي برده مي شود؛ اگر در يک اثر دراماتيک، روحاني «بدمن» نداشته باشيم نمي توانيم آن بخش مثبت را هم به درستي متوجه شويم. به هر حال در يک فيلم و درام بايد قهرمان و ضد قهرمان وجود داشته باشد، اما هميشه که نبايد قهرمان يک روحاني و ضد قهرمان يک غير روحاني باشد؛ بلکه در برخي موارد، هم ضرورت درام و هم ضرورت هاي اجتماعي و فرهنگي و اعتقادي ايجاب مي کند ضد قهرمان هم از داخل روحانيت باشد. منازعه دو روحاني که يکي فهم درستي از دين دارد و ديگري فهم نادرست، شکل بگيرد. اينها به نظر من الزامات درام است و ممکن است در جاهاي ديگر لازم نباشد اين گونه موارد را مطرح کنيم اما در ورود به درام سينمايي و تلويزيوني بايد اين قواعد رعايت شود.
اکبر نبوي در باره اينکه چند درصد آثار توانسته اند چنين شخصيتي از روحانيت به نمايش بگذارند؟ اظهار کرد: از مجموعه بسيار اندک آثاري که ساخته شده، شايد فقط «زير نور ماه» ساخته رضا ميرکريمي توانسته به اين نوع شناخت و دريافت و ارائه دراماتيک به مخاطب نزديک شود. اما آثار ديگر، علي رغم نيات خوب شان، گمان مي کنم مشکل اوليه درک روحانيت را در خود داشتند. حتي سريال آخري که در اين مورد در تلويزيون ساخته شد، علي رغم زحمت بسياري که کشيده شده بود اما از اين ناحيه مشکلات جدي داشت.
وي در پاسخ به اينکه عدم پرداخت درست به روحاني، از طرف قشر روحانيت اعمال مي شود يا اين يک خودسانسوري از طرف هنرمندان است؟ بيان کرد: اين موضوع در ابتدا حتما از ناحيه روحانيت است و آنها تمايلي به اين مسئله ندارند. البته اين نوع رفتار عادت جمعي ما شده است. آيا ساير نهادها و گروه هاي اجتماعي حاضر هستند به درستي در آثار نمايشي به آنها پرداخته شود؟ پزشکان، پرستاران، نيروي انتظامي و... سريع موضع مي گيرند، همان طور که در مقابل شوکران يا سريال سطح انگارانه ساختمان پزشکان موضع گيري کردند. چون فرهنگ عمومي ما اين گونه است و هنوز متوجه نشده ايم که در درام بايد به برآيندها توجه کنيم نه روندها؛ درست است که روندها برآيند را مي سازند اما روندها، نتايج نيستند؛ در حالي که اين موضوع درفيلم هاي هاليوودي به شدت مورد توجه است.