ولادیمیر پوتین امیدوار است که برگزاری المپیک زمستانی به تقویب وجهه روسیه کمک کند.
به گزارش خبر ایران، تنها چند روز به آغاز المپیک زمستانی سوچی در روسیه مانده است. موشک های آماده شلیک در نقاط مختلف سوچی مستقر شده اند؛ قایق های تندرو، زیردریایی ها و پهپادها منطقه را زیر نظر گرفته اند و 100 هزار نیروی امنیتی راهی شهری شده اند که تنها 400 هزار نفر جمعیت دارد. ارتش 58 ام روسیه، همان ارتشی که مسئولیت حمله به گرجستان در سال 2008 را بر عهده داشت، مسئولیت تامین امنیت بازی ها را بر عهده گرفته است. همه این اقدامات بریا تامین امنیت بازی هایی است که از آن به عنوان پرهزینه ترین المپیک زمستانی تاریخ یاد می شود.
هزینه بازی ها 50 میلیارد دلار برآورد شده و اگرچه یکی از مقامات کمیته بین المللی المپیک گمان می کند که یک سوم پول اختصاص یافته به المپیک زمستانی سوچی ربوده شده است اما رهبران مخالفان روسیه ادعا می کنند که هزینه برگزاری این بازی ها به مراتب بیشتر از ارقام اعلام شده است. اما آیا برگزاری پرهزینه ترین المپیک زمستانی تاریخ میتواند نشانه ای باشد از بازگشت قدرتمندانه روسیه به صحنه سیاسی و اقتصادی جهان؟ پاسخ هفته نامه اکونومیست به این پرسش، منفی است. سال گذشته، در حالی که اقتصادهای توسعه یافته بالاخره از زیرسایه بحران مالی جهانی خارج شدند، اقتصاد روسیه کمتر از 1.5 درصد رشد کرد. وزیر توسعه اقتصادی روسیه اعلام کرد که اقتصاد این کشور قرار نیست رشدی سریع را تجربه کند و حتی آقای پوتین نیز در ماه سپتامبر مجبور شد اعتراف کند که اصلی ترین دلایل کند شدن رشد اقتصادی روسیه به داخل مرزهای این کشور مربوط میشود. دوران رشد سریع اقتصادی که با نخستین دور ریاست جمهوری پوتین همراه شده بود، دیگر پایان یافته است. در نخستین دور ریاست جمهوری پوتین، دو عامل باعث رشد سریع اقتصاد روسیه شدند: یکی سقوط اتحاد جماهیر شوروی و دیگری اصلاحات اقتصادی در روسیه که باعث شدند اقتصاد روسیه از سال 1999 رشد سریع خود را آغاز کند.
در آن زمان ظرفیت زیادی برای رشد بخش خصوصی و اقتصاد روسیه وجود داشت و به همین خاطر برای ایجاد رشد، به سرمایه گذاری هنگفتی نیاز نبود. در سال 2004 و همزمان با دومین دور ریاست جمهوری پوتین نیز اوج گرفتن بهای نفت باعث سرازیر شدن سرمایه به داخل روسیه شد اما مقامات این کشور به جای اینکه از سرمایه بدست آمده برای ایجاد نهادهایی در راستای تضمین رشد اقتصادی در آینده بهره ببرند، منابع مالی خود را صرف سرکوب مخالفان و توسعه قدرت خود کردند. اکنون در سومین دور ریاست جمهوری پوتین، عواملی که باعث رشد اقتصادی در سال 1999 شدند دیگر رنگ باخته اند و اگرچه بهای بالای نفت باعث شده که دولت مشکل نقدینگی نداشته باشد اما نبود نهادهایی که بتوانند رشد اقتصادی را تقویت کنند برای اقتصاد روسیه مشکل ساز شده اند. در واقع مشکل فعلی روسیه بیش از آن که فقدان نقدینگی باشد، ضعف ساختار نهادی است. با چنین وضعیتی به نظر نمیرسد که نمایش هایی مانند المپیک زمستانی سوچی نیز کمکی به تقویت وجهه پوتین در سومین دور ریاست جمهوری اش بکند.
آرش پورابراهیمی