خبرایران:نظام تربیت و مدیریت منابع انسانی کشور ما چند ده سالی است که دچار بیماری های حاد و مزمنی شده است، این بیماریها در سالهای اخیر سبب تب شدید با علائمی همچون ایجاد بالاترین نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان شده است.
آموزش و پرورش در سال های اخیر با طرح های جدید، کم تأثیر و پر سر و صدای فراوانی مواجه بوده. این طرح ها اکثراً مبتنی بر سند تحول نبوده و بیشتر با عنوان سند تحول ولی بر مبنای سلایق و دیدگاه های شخصی رقم می خورد. طرح کرامت، طرح سباح، طرح خلاقیت،طرح شهاب، طرح هوشمندسازی، طرح مدارس امین، طرح تعالی، طرح تدبیر، روز نطم همگانی، طرح جابربن حیان، ،طرح طناب زنی، طرح توصیفی، تعطیلی پنجشنبه ها، حذف تعطیلی پنجشنبه ها و.. و اکنون نیز طرح حذف آزمون از مدارس ابتدایی از مصادیق طرح هایی هستند که در سال های اخیر و بعد از تصویب سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش اجرا شده اند. ولی آیا مسائل حاد نظام تعلیم و تربیت با اجرای این طرح ها حل شدنی است؟
نظام تربیت و مدیریت منابع انسانی کشور ما چند ده سالی است که دچار بیماری های حاد و مزمنی شده است، این بیماریها در سالهای اخیر سبب تب شدید با علائمی همچون ایجاد بالاترین نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان شده است. آری اگر دانش آموز دوره ابتدایی و متوسطه ما در این کشور مضطرب است ، دلیلش تنها وجود آزمون مدارس سمپاد نیست، دلیل اصلی آن نگرانی از آینده شغلی و تحصیلی خود است. آینده شغلی که بهترین استعدادهای کشور به سادگی توسط سازمان ها و دانشگاه های معتبر کشورهای دیگر حذب می شوند و لی در وطن کمترین اعتنایی به آنها نمی شود . بدیهی است که هر سازمانی در پی جذب بهترین استعدادها باید باشد ، ولی آیا در کشور ما این چنین است ؟ سازمان های ما به چه میزان تمایل به جذب استعدادهای برتر کشور نشان داده اند؟ لذا تا زمانی که دو وزارتخانه آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری بر اساس نیازهای جامعه برای تربیت دانش آموزان و جوانان برنامه ریزی نکنند، دانش آموزان ما دارای اضطراب و نگرانی از آینده شغلی خود هستند. در برخی آزمون های ورودی که برای استخدام نیرو برگزار می شود، هستند افرادی با مدرک دکتری و کارشناسی ارشد که مدرک خود را دیپلم اعلام می کنند. آری مشکل تعلیم و تربیت منابع انسانی که انتظار عمومی جامعه از آن اشتغال در یک شغل مناسب است ، قادر نیست این هدف را برآورده نماید . در چنین شرایطی هر جا که بارقه امیدی حس شود رقابت و اضطراب برای بهره مندی از آن آغاز می شود . تدوین و تصویب سند تحول بنیادین با این هدف انجام شد که از اقدامات عجولانه و شتابزده جلوگیری شد و با آرامش و سرعت برنامه های اثر گذار برای اصلاح نظام تعلیم و تربیت فراهم شود.
ساده انگارانه است که با وجود دانش آموزان پایه و تا ششم در یک مدرسه و وجود آثار و تبعات و منفی این رویداد که به نوعی برگشت به حدود 50 سال قبل نظام آموزشی کشور خودمان است، حذف آزمون سمپاد را تحولی مهم در ارتقاء کیفیت و کاهش اضطراب دانش آموزان دوره ابتدایی بدانیم.
نگاهی به تاریخ آموزش و پرورش ایران نشان میدهد که سیستم 6-3-3 تا سال 1345 شمسی در آموزش و پرورش ایران برقرار بوده و ساختار کنونی هم نوعی بازگشت به ساختار قدیمی آموزش و پرورش محسوب میشود که مد نظر تدوین کنندگان سند تحول نبوده و به نوعی با بیانیه مأموریت سند تحول در تعارض آشکار است.
در بخشی از بیانیه مأموریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مصوب سال 1390 است آمده است: «اين نهاد ماموريت دارد با تاکيد بر شايستگي هاي پايه، زمينه دستيابي دانش آموزان در سنين لازم التعليم طي 12 پايه (چهار دوره تحصيلي سه ساله) تحصيلي به مراتبی از حيات طيبه در ابعاد فردي، خانوادگی، اجتماعي و جهانی را بصورت نظام مند، همگاني، عادلانه و الزامي در ساختاري کارآمد و اثر بخش فراهم سازد.»
همچنین در دو راهکار سند تحول که در ذیل آمده اند دو نظام (خرده نظام) مورد تأکید قرار گرفته اند:
راهكار 2/ 19 - طراحي و اجراي نظام ارزشيابي نتیجه محور بر اساس استانداردهاي ملي براي گذر از دوره هاي تحصيلي و رويكرد ارزشيابي فرايندمحور در ارتقای پايه هاي تحصيلي دورة ابتدايي و رويكرد تلفيقي )فرآیندمحور و نتیجه محور در ساير پايه هاي تحصيلي)
راهكار 3/ 21 - طراحی و استقرار نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی به منظور هدایت دانش آموزان به سوی رشته ها و حِرَف و مهارت هاي مورد نیاز حال و آینده کشور متناسب با استعدادها، علاقه مندی و توانایی های آنان
در این دو راهکار « نظام ارزشیابی نتیجه محور» و « نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی» مورد توجه قرار گرفته و آموزش و پرورش ملزم شده است این دو نظام را طراحی و اجرا نمایند. سئوالی که از طراحان و مدافعان این طرح(حذف آزمون ها در دوره ابتدایی) وجود دارد این است که آیا این دو نظام تصویب شده ؟ وجای این تغییر در کدام بخش از این نظام های آمده است؟ جایگاه طرح شهاب در این نظام ها کدام است؟ و در پایان آیا دو موضوع مهم هدایت تحصیلی و ارزشیابی دانش آموزان را می توان با نگاه های جزئی و اقدامات مقطعی به سرانجام مطلوب سند تحول و اولیاء دانش آموزان رسانید؟
آیا بعد از گذشت شش سال از ابلاغ و آغاز اجرای سند تحول آیا زمان آن نرسیده که به چارچوب های اساسی سند تحول بنیادین و ساختار کلی نظام آموزش و پرورش مورد تأکید در آن که تفکیک 12 پایه به چهار دوره سه ساله است پای بند بود و برای اجرای ساختارها و نظام های اساسی سند برنامه ریزی نمود.
حجت الله بنیادی- کارشناس تعلیم و تربیت و منابع انسانی