خبرایران: بحث تحریمهای ایران و فشار برخی لابیها در فضای سیاسی آمریکا نشان از آن دارد که تحریمهای ایران برای برخی کشورها و صاحبان صنایع بزرگ فرصتها و یا تهدیدهای زیادی را به وجود میآورد.
بلومبرگ در داین زمینه تحلیلی منتشر کرده است. این نشریه مینویسد: قدرت اثرگذاری تحریمهای ضدایرانی آمریکا چنان دچار افول شده است که این روزها خود آمریکاییها نیز به این موضوع اذعان دارند که استفاده از ابزار تحریم، محدود و شکننده است. در گزارشی که رسانه آمریکایی «بلومبرگ» بهتازگی منتشر کرده، مشخص شده است که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ تحریمهای آمریکا هزینهای بیش از ۷۷ میلیارد دلار برای تجارت جهانی به همراه داشته است. آلمان با ۶۷/ ۷ میلیارد دلار ضرر، بزرگترین بازنده و البته ترکیه با سود ۵۹/ ۶ میلیارد دلاری بزرگترین برنده تحریمهای آمریکا علیه ایران بوده است.
تحلیل رسانههای خارجی و حتی آمریکایی حکایت از آن دارد که قدرت اثرگذاری تحریمهای آمریکا دچار افول شده است تا جایی که خود آمریکاییها نیز معتقدند استفاده از ابزار تحریم محدود و شکننده است. در این باره رسانه آمریکایی «بلومبرگ» در گزارشی اثرات اقتصادی تحریمهای هستهای ایران را بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ مورد ارزیابی قرار داده است. بر این اساس، بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ تحریمهای آمریکا هزینهای بیش از ۷۷ میلیارد دلار برای تجارت جهانی به همراه داشته است. آلمان با ۶۷/ ۷ میلیارد دلارضرر، بزرگترین بازنده تحریمهای آمریکا علیه ایران بوده است. پس از آلمان، فرانسه با ۳۵/ ۶ میلیارد، کرهجنوبی با ۱۱/ ۵ میلیارد،ایتالیا با ۶۸/ ۴ میلیارد و ژاپن با ۵۱/ ۴ میلیارد دلار ضرر دیگر بازندههای این تحریمها بودهاند. البته تحریمهای هستهای ایران به نفع برخی کشورها نیز بوده است. یکی از این کشورها ترکیه است که سودی ۵۹/ ۶ میلیارد دلاری از تحریمهای هستهای ایران برده است. در این باره آمریکا با ۱۱/ ۰ میلیارد و استرالیا با ۵۶/ ۰ میلیارد دلار از دیگر کشورهایی هستند که تحریمهای ایران به نفعشان بوده است.
افول قدرت تحریمی آمریکا
شش سال قبل، اداره خدمات مالی دولت ایالتی نیویورک ایمیلی را که یکی از مدیران ارشد شرکت انگلیسی خدمات مالی و بانکداری «استاندارد چارترد» به همتای خود در نیویورک فرستاده بود منتشر کرد با چنین مضمونی: «شما آمریکاییهای لعنتی چه کسی هستید که به ما، سایر ملتهای دنیا، میگویید که قرار نیست ما با ایرانیها معامله کنیم؟» این ایمیل، در جریان تحقیقات این شرکت درخصوص گمانهزنیهایی که تحریمهای آمریکا علیه ایران را بیاعتبار میکرد، منتشر شد. در هفتههای اخیر پس از اینکه رئیسجمهور آمریکا تصمیم به خروج از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و وضع تحریمهای یکجانبه علیه ایران بهرغم پایبندی این کشور به تعهداتش گرفت، این اظهارات بازتاب فراوانی در میان محافل مختلف داشته است. به گزارش شرکت رسانهای-آمریکایی «بلومبرگ»، در دومین سال دولت ترامپ و پس از سالها استفاده روزافزون از تحریمها، تعداد جریمههای مالی دولت آمریکا رکورد جدیدی را به ثبت رسانده است. جارت بلانک، محقق ارشد اتاقفکر آمریکایی «بنیاد (موقوفه) کارنگی برای صلح بینالملل» و یکی از مقامات اصلی وزارت خارجه دولت اوباما در موضوع هستهای ایران، در این باره میگوید: «دولت فعلی مدهوش قدرت تحریم شده است. آنها نمیفهمند که ابزار تحریم محدود و شکننده است.»
به گزارش «بلومبرگ» اقتصاد جهانی امروزه بهواسطه نظام مالی آمریکا کار میکند، نظامی که یکی از اصلیترین ابزار نفوذ و قدرت این کشور است. دلار، پول غالب جهان است و والاستریت بهعنوان کلیدیترین مرکز مالی جهان به رهبران آمریکایی اینقدرت را میدهد تا دوستان خود را بهسلطه درآورند و به دشمنان زور بگویند. جارت بلانک در این باره میگوید: «این وضعیت مقدر نیست. در یک زمان بهخصوص ممکن است برای دولتها و فعالان بخشخصوصی جهان به صرفه باشد حول نیویورک کار کنند.» براین اوتول، مشاور ارشد سابق واحد تحریم وزارت خزانهداری آمریکا و محقق ارشد «شورای آتلانتیک» نیز درخصوص تحریمهای آمریکا میگوید: «پس از حملات ۱۱ سپتامبر بود که دولت آمریکا استفاده از تحریمها را علیه مظنونهای تروریستی و حامیان مالی آنها آغاز کرد.»
در طول زمان واشنگتن بهطور فزاینده از جریمههای مالی بهعنوان ابزار سیاست خارجه استفاده کرده که تحریمهای هستهای ایران نمونهای از آنها است. سال گذشته با انتخاب دولت ترامپ این استراتژی دوباره شروع به تغییر کرد. در ژانویه ۲۰۱۸ پنتاگون، مرکز اصلی وزارت دفاع آمریکا، اعلام کرد که دیگر تروریسم تهدیدی اصلی برای آمریکا نیست. این سازمان در گزارشی مدعی شد که در دوران جدید قدرتعظیم سیاسی، چین و روسیه رقیبان اصلی آمریکا هستند. به گزارش «بلومبرگ»، سیاست «اول آمریکا» به این معنا بود که ابزار تحریم احتمالا ابزاری یکجانبه و برای سایر استراتژیهای سیاسی کشور هزینهبر است. اوتول در این باره میگوید: «آنها این موضوع را از وزارت خزانهداری یاد گرفتهاند.» البته وزارت خزانهداری هنوز پیگیر شبهنظامیان است: در ۱۶ ماه مه امسال این وزارتخانه تحریمهایی را علیه حزبالله اعمال کرد. این وزارتخانه همچنین به سیاستهای تحریمی خود علیه اقتصادهای ایران و روسیه را که موجب نااطمینانی سرمایهگذاران و ناراحتی متحدان آمریکا میشود، ادامه میدهد.
اصلیترین واکنشها به حمله تحریمی آمریکا البته از کشورهایی که هدف این تحریمها قرار گرفتند نبود. کلیدیترین تصمیمها درخصوص اطاعت یا رد این تحریمها باید ازسوی کشورهایی گرفته شود که اقتصادی به اندازه اقتصاد آمریکا دارند: چین و اتحادیه اروپا. جِفری ساچس، استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا (دانشگاهی در نیویورک) در این باره میگوید: «به دلایل مهم امنیت ملی، چین راههایی برای دور زدن نظام بانکی آمریکا خواهد یافت.» در پنج سال گذشته چینیها نهادهای مالی ایجاد کردهاند که عملکردی مشابه با «بانکجهانی» و «صندوق بینالمللی پول» مستقر در واشنگتن دارند. آنها یوآن را بهعنوان یک واحد پول بینالمللی معرفی کردهاند. این کشور فارغ از آنکه ترامپ چه میکند احتمالا حضورش را در ایران تقویت خواهد کرد. درخصوص اروپاییها اما تصمیمگیری اندکی پیچیده است، چراکه آنها متحدان تاریخی آمریکا هستند و نگرانیهای مشترکی با این کشور دارند (نظیر مداخله انتخاباتی روسیه و گسترش نفوذ ایران در منطقه). در ژوئیه ۲۰۱۷ یک مرکز مطالعاتی آلمانی گزارشی را منتشر کرد و در آن مدعی شد که کشورهای تحریمکننده، هزینههایی به مراتب بیشتر از این کشور متحمل میشوند. بر اساس آن گزارش مجموع هزینه تحریمهای روسیه برای کشورهای تحریمکننده ۴۴ میلیارد دلار بود که سهم آلمان از این هزینهها ۴۰ درصد و سهم آمریکا تنها ۶/ ۰ درصد بوده است.
وزیر اقتصاد فرانسه در واکنش به تصمیم ترامپ با لحنی تند اعلام کرد: «آیا ما میخواهیم همچون نوکرانی باشیم که از تصمیمات ایالاتمتحده پیروی میکند درحالیکه همچون وصلههایی به شلوار آنها وصلیم.» به گزارش «بلومبرگ» قوانین ویژهای که شرکتهای اتحادیه اروپا را از تحریمهای آمریکا مصون میسازد قرار است برای اولین بار بعد از دو دهه اجرایی شوند. «بانک سرمایهگذاری اروپایی» اجازه تامین مالی کسبوکارهای درون ایران را خواهد داشت و کشورهای اتحادیه اروپا میتوانند با بانک مرکزی ایران مراوده داشته باشند.
جبهههای نبرد متعددی در ماههای پیشرو نمایان خواهد شد. نظام پرداخت بینالمللی «سوئیفت» که در بروکسل مستقر است – اما به همکاری آمریکا وابسته است – یکی از این موارد است. به گفته ساچس در بلندمدت اما ریسکهای بزرگتری وجود خواهد داشت. کشورهایی همچون ایران، روسیه و ونزوئلا میتوانند با معرفی ارزهای دیجیتال، رهبری دلار را به چالش بکشند. بازیگران بزرگتر نیز از یافتن راهی برای دور زدن دلار استقبال میکنند، امری که دلیل فنی وجود ندارد که نشان دهد نمیتوانند موفق باشند: «اروپا و چین بانکهایی دارند. یک روز آمریکاییها باید درخصوص دلاری که نقش بینالمللی خود را از دست داده صحبت کنند.»