غول کنکور، غولی آشنا برای ده شصتی هایی است که با وجود شب بیداری ها و تست زدن ها باز هم به آسانی شکست نمی خورد و کنکور کارشناسی را برای متقاضیان میلیونی اش سخت می کرد.
به گزارش خبرایران،اواخر دهه 70 و دهه 80 اما مساوی بود با متقاضیان میلیونی ورود به دانشگاه ها که در پی افزایش جمعیت در دهه 60 به روزهای جوانی و کنکور رسیده بودند و همین مساله رقابت را برای متقاضیان دوره کارشناسی سخت می کرد و این در حالی بود که دهه پنجاهی ها به راحتی در مقاطع بالاتر تحصیلات تکمیلی پذیرفته می شدند.
جمعیت زیاد متقاضیان کنکور اما راه را برای زیاد شدن دانشگاه های جانبی زیاد کرد.در این دوران بود که شعبه های مختلف دانشگاه آزاد در شهرهای مختلف مثل قارچ از زمین رویدند و بازار دانشگاه های غیر انتفاعی، پیام نور و علمی کاربردی داغ شد و همسو با آن کلاس های کنکور و موسسات آزاد آموزش کنکور زیاد و زیادتر شدند!
به این ترتیب بود که کلاس، کتاب، برنامه ریزی و قبولی صددرصدی در رشته دلخواه، شعارهایی شدند که با آغاز فصل کنکور فصل تازه ای را در تبلیغات کشور رقم می زدند و بازار تیزرهای تبلیغاتی که به دنبال هم خبر از برنامه ویژه ای برای کنکوری ها می دادند و کتاب هایی که قبولی صددرصدی در رشته دلخواه را به داوطلبان کنکور تضمین می کردند، گرم شد و موسسات آموزشی به بنگاه های اقتصادی بزرگی تبدیل شدند.
این جمعیت عظیم متقاضی ورود به دانشگاه ها اما به مدد دانشگاه آزاد و غیر انتفاعی و پیام نور و علمی کاربردی و با صرف هزینه های میلیونی خانوارها بالاخره وارد دانشگاه شدند و لیسانس گرفتند. لیسانسی که بسته به موسسات و آموزشگاه های غیرانتفاعی سالانه بین 5 الی 6میلیون تومان هزینه شهریه به دانشجویان تحمیل کرده است!
حالا این جمعیت بزرگ لیسانسه به دنبال تحصیلات تکمیلی هستند تا غول کنکور از کارشناسی به کارشناسی ارشد و دکترا منتقل شود و دهه شصتی ها نتوانند برای کنکور یک نفس راحت بکشند.
به این ترتیب بود که بازار کلاس های کنکور مقطع کارشناسی با حذف کنکور و کم شدن جمعیت کنکوری ها کساد شد و حالا نوبت به متقاضیان کارشناسی ارشد و دکتراست که با پرداخت هزینه های میلیونی به موسسات آموزش آزاد کنکور که با نام های مختلف و اسم در کردن هزینه های متفاتی از از 700 هزار تومان تا 3 میلیون تومان به دانش پذیران تحمیل می کنند.
این در حالی است که بر طبق آمار تعداد دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دایر در کشور بالغ بر 2 هزار 276 مرکز است که از این میان 119 دانشگاه و مرکز دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و 44 دانشگاه و دانشکده مستقل وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.
آمار تعداد دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دایر در کشور نشان می دهد که دانشگاه جامع علمی کاربردی بیشترین تعداد واحد دانشگاهی در سراسر کشور را دارد و پس از آن به ترتیب دانشگاههای پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی بیشترین تعداد واحد دانشگاهی در کشور را دارند و به این ترتیب بسیاری از متقاضیان میلیونی کارشناسی ارشد باید در دانشگاه هایی غیر از دانشگاه های دولتی تحصیل کنند.
با یک حساب سرانگشتی می توان گفت اگر یک میلیون نفر از داوطلبان کنکور سالانه یک میلیون تومان هزینه کتاب و مشاوره پرداخت کنند، موسسات از قبال این دو خدمت یک هزار میلیارد تومان به جیب زده اند.
از سوی دیگر تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد از ترمی 2 میلیون تومان تا 4 میلیون تومان(!) متغیر است و اوضاع دانشگاه های غیر انتفاعی نیز بهتر از این نیست. هزینه تحصیل در دانشگاه پیام نور نیز از ترمی 1 میلیون تومان تا 2 میلیون متغیر است و دانشگاه های علمی کاربردی نیز که به تازگی به جمع دانشگاه های برگزار کننده کارشناسی ارشد پیوسته اند هزینه های مشابه ای برای متقاضیان همراه خواهند داشت. هزینه هایی که معلوم نیست بعد از اتمام تحصیلات تکمیلی به کیسه خانوارها بازگردد چرا که تضمینی نیست فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی کار مناسب با تحصیلات خود داشته باشند!
حالا اما به نظر میرسد بعد از کارشناسی ارشد نوبت مقطع دکترا است که صف ورود دهه شسصتی ها را به دنبال داشته باشد و بحرانی جدید برای تحصیل در دوران دکترا را ایجاد کند. به این ترتیب این بار نوبت متقاضیان تحصیل در دوره دکتراست که به کلاس های کنکور روی بیاورند و با صرف هزینه های کلان مدرکی کسب کنند!
از سوی دیگر با فاصله گرفتن از قله جمعیت، بسیاری از ظرفیت دانشگاهها در کارشناسی و کارشناسی ارشد خالی می مانند و این مساله می تواند بحران مالی بزرگی برای دانشگاه های بیشمار که تحت عناوین مختلف تاسیس شده اند به وجود آورد و معلوم نیست وزارت علوم دولت یازدهم چه تدابیری برای این مشکلات اموزشی اندیشیده است.