امروز: پنج شنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ [2024/11/21]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 37902 تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۰:۱۰ بعد از ظهر نسخه چاپی

در نشست تحلیلی «جوان‌گرایی در سینما» حوزه هنری مطرح شد:

مدیران از بالندگی جوانان نترسند/ تنها حوزه هنری پای فیلمم ایستاده است/ پروانه ساخت؛ نخود سیاه فیلم سازان جوان

خبرایران: جوان‌گرایی در سینما به اعتقاد صاحب نظران و کارشناسان یک ضرورت تلقی می‌شود. بسیاری معتقدند سینمای امروز کشور به تزریق خون تازه و نیروی جوان نیاز دارد. بعد از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر روابط عمومی و امور محافل سازمان سینمایی حوزه هنری بر آن شد تا در این زمینه با حضور تعدادی از سینماگران و کارگردانان جوان به بررسی و ارزیابی این نیاز بپردازد.
مدیران از بالندگی جوانان نترسند/ تنها حوزه هنری پای فیلمم ایستاده است/ پروانه ساخت؛ نخود سیاه فیلم سازان جوان

جوان‌گرایی در سینما به اعتقاد صاحب نظران و کارشناسان یک ضرورت تلقی می‌شود. بسیاری معتقدند سینمای امروز کشور به تزریق خون تازه و نیروی جوان نیاز دارد. بعد از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر روابط عمومی و امور محافل سازمان سینمایی حوزه هنری بر آن شد تا در این زمینه با حضور تعدادی از سینماگران و کارگردانان جوان به بررسی و ارزیابی این نیاز بپردازد. موضوعی که این سازمان در سال‌های اخیر با جدیت و اهتمام در عرصه‌های مختلف تولید، اکران و پخش به آن توجه داشته است. در همین راستا، نشست تحلیلی «جوان‌گرایی در سینما» با حضور: مرجان اشرفی‌زاده، بهروز نورانی‌پور، تورج اصلانی، مرتضی علی عباس‌میرزایی و کاوه سجادی‌حسینی و یزدان عشیری در سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی و محافل سازمان سینمایی حوزه هنری، در آغاز این نشست تحلیلی، یزدان عشیری مدیر روابط عمومی و محافل سازمان سینمایی حوزه هنری گفت: سینمای ایران به دلایل مختلفی بر حسب ضرورت‌های اجتماعی و فرهنگی به جوان گرایی نیاز دارد و مصادیق آن در چشم انداز سینمای ایران طی سال‌های اخیر نمایان است. این در حالی است که درخشش جوانان و تلالوء نسل جوان نسبت به پیشکسوتان سینما بیش از گذشته می‌درخشد.

 وی ادامه داد: همواره، بحث جوان‌گرایی در اشکال مختلف مطرح می‌شود ولی کمتر به ساز وکارهای اجتماعی و اداری آن فکر شده و حمایت‌های هدفمند و مشخصی را به جز برخی مراکز مثل حوزه هنری و ... از سوی سازمان‌های متولی و دارای بودجه کمتر شاهد هستیم و پیگیری این روند در دستگاه‌های فرهنگی و اجتماعی ذیربط نیز، کمتر دیده می‌شود.

وی افزود: امروزه، ضرورت چرخش نخبگان در سینما و نفوذ اجتناب ناپذیر آن در نیازهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تا حدی است که نیاز به بررسی این مهم به امری ضروری تبدیل شده است. از این رو سلسله نشست‌های «سینما؛ گفتمان فرهنگی» را به منظور ارائه راهکارها و مکانیزم‌هایی مشخص برای حمایت روشن از فیلمسازان جوان در بسته‌های تبلیغاتی، اکران و جایگاه آنها در جشنواره‌های فیلم برگزار می‌شود که هر ساله سیاست‌های جدیدی را تحت تاثیر نگاه‌های سلیقه‌ای مدیران و تحولات سیستماتیک دنبال می‌کند به موضوع «جوان‌گرایی در سینما» اختصاص دادیم.

سیستم فرهنگی ما فیلمسازان جوان بهایی نمی‌دهد

در ادامه تورج اصلانی کارگردان فیلم «حمال طلا» که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، در خصوص جوان‌گرایی در سینما و اهمیت آن گفت: ما در اینگونه محافل زیاد حرف می‌زنیم و نمی‌دانم قرار است در نهایت به چه چیزی برسیم. رسانه‌ها به دنبال تیتر خبر هستند و این منوال، همیشه بوده است و نتیجه‌ای جز تکرار جشنواره‌هایی نظیر فجر و پیگیری مشکلات به طور مقطعی نداشته است. معتقدم حرف‌های ما راه به جایی نمی‌برد و باید در عمل تحولی در این عرصه ایجاد کرد. چراکه سیستم فرهنگی ما به فیلمسازان جوان بهایی نمی‌دهد و بدون تعارف جوان‌گرایی در سینمای ما وجود ندارد. با این وجود نسل جدید انکارناپذیر شده‌اند.

وی اظهار داشت: جشنواره فجر و سینمای ایران راهی جز قبول جوانان نداشته و نمی‌تواند موفقیت آنها را نادیده بگیرد. در حال حاضر پذیرش جوانان به یک جبر تبدیل شده که بدون فضایی اشتیاق آور و حمایتی، جای پای خود را محکم می‌کنند. جوانان تا حدی توانمند و انکارناپذیر شده‌اند. این در حالی است که مسئولان مربوطه در تلاش مداوم هستند که جلوی پیشرفت آنها را بگیرند. کسانی که باید حامی سینما باشند هیچ فکری به حال جوانان نکرده‌اند. بخشی از سینما، شامل حمایت مالی و یارانه‌های دولتی است که آن هم شامل حال جوانان نشده و صرف ساخت فیلم‌های سفارشی می‌شود. بنابراین، مسیری برای حمایت از سواد و تخصص فیلمسازان جوان و با استعداد وجود ندارد. عدم حمایت از ساخت فیلم عباس میرزایی در سال جاری نمونه‌ای از بی‌عدالتی در این زمینه است که فیلمنامه خوبش به علت تصمیمات سلیقه‌ای و شانه خالی کردن از عقاید او از جانب دوستانی که به اصطلاح چپ پری دارند، در هوا معلق مانده است. این چه حمایتی از فیلمسازان جوان است که نهایتا مجبور می‌شویم فیلم‌های نظیر «خون خدا» را با هزینه شخصی بسازیم. حمایت زمانی محترم محسوب می‌شود که در پناهی برای باورهای خود فیلمساز باشد اما اگر حمایت به منظور استفاده ابزاری از فیلمسازان برای ساخت باورهای دیگران است، این بی‌احترامی به ما فیلمسازان است که سینما را از باورهای شخصی و معضلات اجتماعی دور کرده و سوبسیت‌های دولتی صرف باورهای سفارشی شده است.

 پروانه ساخت؛ نخود سیاهی برای سرگرمی فیلم سازان

اصلانی ضمن اشاره به هزینه میلیاردی ساخت برخی فیلم‌ها اذعان داشت: فیلم‌های کم هزینه، بیشترین مخاطب را هم به خود اختصاص می‌دهند که معمولا با بودجه‌های شخصی ساخته شده حمایتی از جانب مسئولان ندارند. ناگفته نماند نظیر این تولیدات در جشنواره فجر امسال هم کم نبوده و برای نمونه می‌توان به «حمال طلا» اشاره کرد که بدون حمایت و مستقل ساخته شد. پیش فروش فیلم‌ها به سازمان‌های مربوطه به نوعی کمترین حمایتی است که می‌توان از مسئولان فرهنگی توقع داشت که معمولا از آن سر باز زده می‌شود.

وی جشنواره فیلم فجر را جایگاهی برای معرفی فیلم‌های ارزشی معرفی کرد و یادآور شد: ما صرفا به منظور تکرار نام و معرفی فیلم به مخاطب در جشنواره فجر شرکت می‌کنیم و به دنبال جلب نظر مسئولان و رعایت نقطه نظرات آنها نیستیم.

این کارگردان سینما در خصوص پروانه ساخت و لازمه وجود آن گفت: پروانه ساخت شوخي مسئولان براي توهين به فيلمسازان است چرا كه ما حق فكر كردن داريم و خوب يا بد منجر به توليد فيلم مي‌شود و قرار نيست همه مخاطبان را به خود جذب كند. پروانه ساخت را منتفي كنيد ، لازم نيست به فكر جوان‌گرايي در سينما باشيد. تعبير من از پروانه ساخت صرفا سركار گذاشتن فيلمسازان جوان است كه به دنبال نخود سياه مي‌روند.

وی ادامه داد: مسئولان تلاش كردند كه سقف را براي فيلمساز كوتاه كنند تا آدم‌هاي قد بلند از اين عرصه خارج شوند. ما قرار نيست در زير اين سقف‌ها قرار بگيريم چرا كه ستون فقرات مان را دوست داريم ولي اين سقف‌ها براي خيلي از فيلمسازان جولانگاه بزرگي است چون خيلي كوتاه‌تر از اين سقف هستند و رقيب واقعي سينما را حذف مي‌كنند تا عرصه به دست كوتوله‌ها بيافتد. ما نبايد نوچه پرورش دهيم بلكه بايد افكار را پرورش دهيم و بايد فرق بين فيلمسازان حذف شود. تفتيش عقايد ترفند جديد است اما ما فيلمسازان كار خودمان را ادامه مي‌دهيم چرا كه يك ايراني هستيم و به ايراني بودنمان افتخار مي‌كنيم و چوب وطن پرستيمان را هم مي‌خوريم.

تنها حوزه هنری پای فیلمم ایستاده است

بهروز نورانی پور کارگردان فیلم «دایان» یکی دیگر از میهمانان این نشست تحلیلی بوده است که در واکنش به عملکرد جشنواره فجر در حمایت از فیلمسازان جوان گفت: میزان بها دادن و ارزش گذاری به سینماگران جوان نیاز به مروری بر اخیرترین اتفاقات جشنواره فجر دارد. در این بی‌قانونی واضحی حکم فرما بوده است که امثال فیلم «دایان» که فیلم اول فیلمساز هم نبوده، به راحتی، به دلیل بی‌مقرراتی و پایبند نبودن آقایان مسئول به خودشان و یا همان اصول اولیه از جشنواره فجر سال گذشته حذف شد. به هرحال فیلم در مسیر بین‌الملل راه خود را پیدا کرد ولی برای من فیلمساز مهم است که در مسیر ملی نتیجه تلاش‌های خود را ببینم.

وی خاطر نشان کرد: ما توقع داریم مسئولان حداقل به صحبت‌ها و نتایج جلسات خود پایبند باشند و باور هم ندارم که خیلی مغلوب اسامی و تکرارها هم نشوند چرا که تکرار کردن کم خطر و کم ریسک، بهتر از ریسک کردن برای آقایان مسئول است. بنابراین، بهترین ترجیح این است که به تکرار تصمیمات گذشته پرداخته شود تا اینکه نظرات جدیدی را با ریسک پذیری اعمال کنند.

نورانی پور ادامه داد: بنده معتقدم که یکسری از آقایان و دوستان دیگر باید در ویترین بمانند تا به عنوان افراد با ارزش فرهنگی تنها نگاه شان کنیم. بازنشستگی اصلا واژه کریه‌یی نیست و در هر صنفی لازم الاجراست. کنار رفتن و در ویترین ماندن برخی افراد منجر به احترام به آنها می‌شود. نباید فراموش کنیم که هر چیزی یک عمر حرفه‌ای و بازده زمانی خاصی دارد.

وی سینما را حوزه‌ای برای تولیدات فیلم معرفی کرد که متاسفانه بدون اطلاع دقیقی از بازخورد آن، از میزان کیفیت آثار تولید شده غافل مانده و در تخمین سطح خوب بودن و تاثیرگذاری فیلم‌ها و در قبال آن قابلیت تعمیم آثار به تلویزیون کشور ضعیف عمل کرده است.

این کارگردان سینما اظهار داشت: در شرایطی که «دایان» تنها مانده بود حوزه هنری از این فیلم حمایت کرده و تا جایی که توانست آن را همراهی کرد و پای آن ایستاد. اما این همراهی برای تلاش من کافی نبود چرا که فیلم من قربانی تصمیم گیری مسئولان جشنواره فجر شده و در بخش بین‌الملل به علت مسئله‌ای بسیار جزئی با یک تماس تلفنی زمان اکران این فیلم عوض شد. بنابراین، تا زمانی که این تعاملات در جریان جشنواره‌های فیلم وجود دارد، اتفاقی لازم و ضروری برای حمایت از فیلمسازان جوان رخ نخواهد داد.

وی بی‌حمایتی از فیلمسازان جوان را تا حدی دانست که حتی تامین در کمترین احتیاجات تولید فیلم را سخت دانست و اشاره کرد: در روزهای ساخت فیلم «دایان» حتی برای دریافت پتو و یک خودکار ساده بیک هم نامه نگاری کرده‌ایم و فکر می‌کنم این کمترین امکاناتی است که می‌شود بدون پروسه اداری در اختیار فیلمساز قرار داد.

نورانی پور اذعان داشت: جوان‌گرایی در سينما در واقع احترام به تفكر جوان است. انرژي و تفكر جوان قابليت ایجاد تحولي بزرگ در سینما را دارد چرا که فكر پير و خسته حركت و پيشرفتی را به ثمر نمی‌رساند. بخش عمده‌اي از آثاري كه توليد مي‌شود توسط بخش خصوصي حمايت مي‌شود كه متاسفانه، اين بخش هم هنوز، توجهی به تفكر جوان‌گرايي نداشته و كمكي هم به آن نكرده است در حاليكه اين بخش قادر است نسبت به سينماگران جوان دست بازي داشته باشد و مي‌تواند در اين زمينه از بخش دولتي هم فراتر رود و حركات مشتركي را ايجاد كند.

وی ضمن اظهار نگرانی نسبت به آینده جشنواره فجر اذعان داشت: نمي‌دانيم چرا جشنواره فجر به ملاكي براي حذف و يا پيشرفت فيلم‌ها تبدیل شده است و اين نگراني را بيشتر مي‌كند كه آيا لابي‌ها به جايي مي‌رسد؟ این در حالی است که آثار نخبه و منتخب جشنواره نتوانسته در سينماي جهان جاي پيشرفتي پيدا كند و اين امر براي آینده سينماي ما در جشنواره‌های دوره بعد بسيار نگران كننده است چرا كه به سادگي از كنار بسياري از آثار خوب مستند و فيلم اولي گذشته‌اند و تلاش‌هاي يكساله فيلمسازان را ناديده گرفته‌اند. ما نگرانيم در حالي كه ديگر وارد دوران ميانسالي شده‌ايم، از فيلمسازي جواني مان که خيري نديده‌ايم و نمي‌‌دانيم چه آينده‌اي براي فيلمسازان جوان باقي مانده است.

 

این کارگردان حمایت بخش خصوصی از فیلمسازان را مسیری برای پیشرفت سینما دانست و گفت: رسانه هم تا كنون بر حمايت بخش خصوصي از آثار تاكيدي نداشته است و بايد به جايگاه آن در تعديل سينما توجه بيشتري شود.

نگاه نو، بازیچه ترس مسئولان فرهنگی از پیشرفت

در ادامه این مراسم مرجان اشرفی زاده، انتقاد خود نسبت به وضعیت کنونی سینما را این چنین بازگوکرد: در طی چند سال اخیر صدای انتقاد فیلمسازان بلند بوده است اما همه این اعتراضات در حد حرف باقی مانده است.

وی افزود: نیاز به نخبه گرایی در همه جای مملکت مان بالاخص سینما احساس می‌شود و شناسایی نخبه هم نیاز به مدیر نخبه دارد. مسلما، تغییر مدام مدیران و جایگاه‌های متزلزل مدیران فرهنگی راهی به جایی نمی‌برد و این روند، شایسته تصمیم گیری برای فرهنگ و هنر کشور نیست. از طرفی دیگر، حمایت از نخبه‌ها زمانی ممکن می‌شود که مدیران، خود به شخصه نخبه فرهنگی باشند تا در شناخت فیلمنامه خوب یا بد و شناسایی پتانسیل‌های آن در قالب فیلم توانمند باشند. برای من دردناک است که با سن 37 سالگی شاهد این اوضاع نا به سامان سینما باشم و نهایتا، برای فعالیت و دیدن فیلم‌های خوب 5/1 دهه فرصت دارم این در حالی است که سن فیلمسازی در ایران کوتاه است در حالی که می‌تواند همانند دیگر کشورها طولانی‌تر باشد.

اشرفی زاده اظهار داشت: مشکل از سیستم مدیریت فرهنگی کشور ما است که آدم‌های با استعداد را از حیطه خلاقیت به راحتی خارج می‌کند. عمر کاری هر فیلمسازی در ایران بعد از 3 الی 4 فیلم تمام شده و ساخت آثار به تکرار می‌افتد در حالی که در آمریکا فیلمسازان 80 ساله قادر به ساخت فیلم‌های شاخص و بدون تشابه با فیلم‌های قبلی شان هستند. بنابراین، یا ما فیلمسازان حرفه‌ای نیستیم و یا کمپانی‌های سازنده‌ای برای هدایت ما به سمت و سوی مشخصی وجود ندارد. ما خودجوش انرژی‌های درونی خود را بروز داده و بدون تلاش برای ارتقای آن در حد ثابتی باقی می‌مانیم.

انصاف نیست فیلمسازانی که برای همه ما خاطرات خوب ساخته‌اند موجب خنده شوند

وی لازمه پیشرفت در سینمای امروز را نیاز به یک حرکت پایه‌ای معرفی کرد و یادآور شد: در جریان تکاندن صحنه، تحولی جدی در این عرصه ایجاد می‌شود در این میان نباید پیشکسوتان سینما را نادیده گرفت در حالی که تنها حضور آنها به جشنواره سالانه فجر محدود شده است. منصفانه نیست که فیلمسازانی که برای همه ما خاطرات خوبی را ساخته‌اند این روزها موجب خنده شده و حال بدی را برایشان به یادگار بگذارند. من معتقدم در این اتفاق تنها فرد مقصر نیست بلکه مقصر اصلی فضای سینمایی ما است که چنین اتفاقی می‌افتد. این روند در واقع مسیر است که برای هر فیلمساز جوانی اتفاق می‌افتد که باید فکری به حال آن شود.

این کارگردان سینما در ادامه گفت: بنده با نظر اصلانی موافق هستم. فیلمسازان جوان بدون خواست و نظر مدیران جای خود را در این عرصه باز کرده‌اند و در طی سال‌های اخیر قابل اعتمادترین فیلم‌ها را در سینما داشته‌اند. موفقیت فیلمسازان جوان تا حدی بوده که به نظر می‌رسد حذف بخش نگاه نو از سی و ششمین جشنواره فجر ریشه در ترس آقایان مسئول از کیفیت این فیلم‌ها نسبت به سودای سیمرغ بوده تا شاید با این اقدام فیلم بزرگان سینما بیشتر به چشم آید که خوشبختانه فایده‌ای هم نداشته است.

وی حمایت از فیلمسازان جوان را نیاز اساسی دانست و اظهار داشت: قبل از ارائه هر راهکاری، نیاز به استقرار مدیریت منسجم فرهنگی در کشور احساس می‌شود چرا که تغییر و تحول مدیران فرهنگی و جشنواره‌های فیلم آسیبی جدی به بدنه سینما بوده است که آن مستلزم مقررات مدون، شرایط خاص و تعریف شده‌ای در این عرصه است تا نهایتا، با تغییر افراد خدشه‌ای به بدنه سینما وارد نشده و دخل و تصرفی در تصمیمات فرهنگی کشور ایجاد نشود.

اشرفی زاده عنوان کرد: فضای جشنواره‌ای ایران کاملا مبتنی بر تعارف است و قانون خاصی در زمانبندی اکران‌ها، تغییرات هرساله، فشارها و تاثیرات خارج بر داوری‌ها و هیات انتخاب در آرای خود می‌تواند از اهمیت یک جشنواره کاسته و بر مسیر اکران و آینده فیلمساز تاثیرگذارد که متاسفانه منجر به تاکید فلیمسازان برای حضور در جشنواره شده است. ازدحام فیلم‌ها در جشنواره و ظرفیت‌های محدود در این عرصه نیز منجر به ایجاد مشکلات جدی شده است. من 3 سال پیش فیلم اولم را ساخته‌ام ولی انگار که فیلمی نساخته‌ام و فراموش شده‌ام. ما توقع نداریم که جشنواره فجر همه فیلم‌ها را در خود جای دهد اما اگر این شیوه سنتی جشنواره کنار گذاشته شود و طراحی و دستورالعمل مناسبی برای دریافت فیلم‌ها به این عرصه مدون شود، تلکیف فیلم‌های هنری و تجاری مشخص و سطح کیفی قابل قبول برای مسئولان جشنواره معلوم می‌شود.

وی در ادامه گفت: باید بدانیم فیلم را برای کجا می‌سازیم و قرار است در چه جشنواره‌ای اکران شود. ما باید دستورالعملی برای تبعیت داشته باشیم تا بر اساس آن جایگاه فیلم‌هایمان و علت حضور یا عدم پذیرش آن مشخص شود. جشنواره در حال حاضر بی در و پیکر است و باید برای سال‌های آینده فکری به حال آن شود اما عدالت کلید موفقیت هر چیزی است. در این شرایط اگر کسی توانایی لازم را دشته باشد می‌تواند به راحتی فیلم خود را بسازد و از فیلمسازان خوب به راحتی حمایت شود. جامعه ما سرشار از جوانان با استعداد است و ظرفیت آن هم، رو به افزایش است. بنابراین، فیلمساز دیگر نیازی به تلاش زیاد برای گرفتن حق خود ندارد.

حوزه هنری تاکنون به حمایت سینما پرداخته است

کارگردان فیلم «آبجی» درباره فعالیت حوزه هنری در حمایت از فیلمسازان جوان خاطر نشان کرد: من نمیدانم که حوزه هنری در حمایت از فیلمسازان چه دستورالعملی دارد اما تاکنون به شکل مضمونی به حمایت آثار پرداخته و فارغ از جوان یا پیشکسوت بودن به پشتیبانی می‌پردازد. بزرگترین مشکل فیلمسازان بعد از تامین بودجه، وضعیت اکران فیلم است. در حالی که این حمایت‌ها در دهه 60 وجود داشته اما امروز ما مجبوریم به صورت غیر آزاد فیلم بسازیم و آزادتر اکران کنیم. به طور کلی، در کسب پروانه ساخت و فیلمنامه همه صاحب نظر هستند ولی در اکران‌ها به حال خود رها می‌شویم. در این شرایط یا باید بر اساس نظر فیلمساز عمل شود و با اکران اثر موافقت شود یا اگر به دنبال سینمای فرهنگی با نگاه‌های پذیرفته شده دولت هستید و ما را رصد می‌کنید پس باید تا اکران پشتیبان ما باشید تا حیات سینما ادامه‌دار شود. در اکران فیلم‌ها بارها شاهد محرومیت برخی فیلم‌ها از سالن‌های سینماهای حوزه هنری بوده‌ایم اما نمی‌توان حمایت موضوعی از آثار را از سوی حوزه هنری نادیده گرفت که این امر خود کمکی به فیلمسازان است.

وی اذعان داشت: بلاتكليفي جشنواره فجر ما را اذيت مي‌كند و تاثير جدي‌اي بر آينده فيلمسازان ما مي‌گذارد. در حال حاضرجشنواره، به آسيب بزرگي تبديل شده كه نه مي‌توان از آن گذشت و نه مي‌توان با آن همراه شد تا فيلم در فضايي امن و سلامت اكران شود. همچنین قياس داوري‌ها در این جشنواره نامشخص بوده و امسال هم بسياري از فيلم‌هاي خوب در بخش نگاه نو ناديده گرفته شد. بنابراین، تاثيري که جشنواره بر فيلم و جايگاه فيلمساز دارد انكارناپذير است و من در رده فيلمسازان رو به قله موفقيت بوده‌ام كه به يكباره بعد از جشنواره تمام شدم. ماجراي داوري بر آثار چيزي فراتر از اين حرف‌ها است و نمي دانم چرا در اكران فيلمي كه با بودجه دولتي، مشاركت فارابي و پروانه ساخت توليد كرده‌ام ٣ سال است كه در بلاتكليفي به سر مي‌برم و ما را دچار توهم توطئه مي‌كنند.

 همه دبيران فجر عروسك خيمه شب بازي هستند!

مرتضي علي عباس ميرزايي، كارگردان «خون خدا» يكي ديگر از ميهمانان اين نشست بود كه در خصوص جايگاه فيلمسازان جوان گفت: در مراسم‌هاي امروزي بيشتر از حل مشكلات، تخليه اطلاعاتي صورت مي‌گيرد بيش از پيگيري مشكلات فيلمسازي صورت مي‌گيرد و تا مسئولاني كه آدم معمولي كوتوله‌اي بيش نيستند با شنيدن آرزوهايمان به دنبال راه حلي براي تحت كنترل قرار دادن فيلمسازان جوان بگردند اين در حالي است كه ما روي طلا خوابيده‌ايم و شما وظيفه داريد از ما حمايت كنيد. من ٨ دوره در جشنواره فيلم فجر حضور داشته و هر سال شاهد بدتر شدن اوضاع آن و اعتراضات بيشتر بوده‌ام. همه دبيران عروسك خيمه شب بازي هستند تا هجمه‌اي از تخريب را به سراغشان بفرستند. امسال مسئولان جشنواره جمله بامزه‌اي به من گفتند كه ما مي‌دانيم به شما ظلم شده ولي ما را ببخشيد. من معتقدم مقصر سيستم معيوب كوتوله‌اي است كه دوست ندارد بلند قدتر از خود را ببينند.

وي افزود: اگر مديران فرهنگي به علت دغدغه‌هاي همه فيلمسازان و مشكلات نرسيده اند بهتر است خيلي مرد و مردانه استعفا بدهند و بروند چرا كه سينماي ما را خراب كرده‌اند. با بزرگان سينماي ايران كاري كرده‌اند كه امروز به آنها مي‌خندند. ٣٠ فيلم به عنوان بهترين‌ها براي جشنواره فجر انتخاب شدند كه حتي مسئولان به آنها هم رحمي نكردند و در سالن منتقدين و رسانه‌ها به نحوي فيلم‌ها لگد مال مي‌شود كه بعد از جشنواره با هزينه و سرمايه ملي نابود شده روبرو هستيم. بايد فرصت بدهند تا فيلم‌هاي خوب ديده شود. اگر سالي ٢٠٠ تا فيلم توليد شود در دو هفته به فيلمساز سالن براي اكران تعلق مي‌گيرد اما براي فيلم «انزوا» سالن به ما نرسيد چرا كه دوست ندارند فيلم ديده شود.

عباس ميرزايي در خصوص جايگاه فيلم خود در فجر امسال يادآور شد: خبرگزاري‌هاي مهم اين مملكت از روي فيلم «خون خدا» پريدند و تنها دليلشان براي من اين جمله بود «ما با امام حسين شوخي نمي‌كنيم».كسانی كه وظيفه نقد سينمايي را برعهده دارند ٥ دقيقه از فيلم‌ها را هم، نمي‌بينند و نمي‌خواهند از امام حسين ياد بگيرند. بنابراین جوان‌گرايي در ايران شوخي است و جوكي بيش نيست چرا كه فيلمسازان جوان را با فشارهاي عصبي پير مي‌كنند.

وي جشنواره فجر را جشنواره سينماي بدنه معرفي كرد و خاطر نشان كرد: مردم ما در سال ٥٧ انقلاب كردند كه از اين سينما فاصله بگيرند اما در سال ٩٧، همزمان با جشن چهل سالگي انقلاب، در عمق فيلم‌هاي بدنه قرار داريم. جشنواره فجر جشنواره‌اي سرمايه گذاري است كه قرار است در آن فقط، فيلم‌هاي بدنه ديده شود و نه فيلم‌هايي كه مستقل توليد شده و به دنبال خلاقيت، ذهنيت و نوآوري است. من براي كساني كه فيلمشان براي جشنواره رد شد و مورد انتخاب قرار نگرفت بسيار خوشحال هستم. در كنار صندوق آراي مردمي فيلم «خون خدا» شاهد بودم كه به اسم فيلم من به فيلم ديگري راي دادند و عكس و مدرك دارم كه بليط فيلم يكي ديگر را در سالن اكران فيلم من فروختند و با كد فيلم «خون خدا» به فيلم ديگري راي دادند. مسئولان اصلا جوانان را دوست ندارند.

كارگردان فيلم «خون خدا» در ادامه اذعان داشت: در سينماي امروز علتي براي حذف فيلمسازان جوان وجود ندارد و تنها بستر فعاليت براي آدم‌هايي فراهم شده كه با هزينه‌هاي ميلياردي فيلمي كثيف مي‌سازند و سطح فرهنگي كشور را پايين مي‌آورند. اگر در اين ٤٠ سال انقلاب سينماي آمريكا و اروپا اجازه اكران فيلم در ايران را داشتند، ديگر ما سينمايي نداشتيم و فيلم‌هاي ايراني هم بحران فروش روبرو مي‌شدند. تك تك ما فيلمسازان مستقل سينما آدم‌هاي خطرناكي هستيم و چيزي براي از دست دادن نداريم. حالا كه اين آدم‌ها به پيشرفت رسيده‌اند مجبوريد از آن‌ها حمايت كنيد.كسب پروانه ساخت براي فيلم نوعي سرگرمي براي فيلمسازان است تا در جشنواره‌اي نظير فجر با آينده توانايي‌ها و استعدادهاي جوانان بازي شود.

وي علت شركت فيلم «خون خدا» را اصرار تهيه كننده براي معرفي عوامل فيلم دانست و اذعان كرد: فيلم «خون خدا» در سكوت رسانه‌اي ساخته شد و من با تهيه كننده بحث داشتم كه اين فيلم را به جشنواره فجر ندهيم ولي او بر ديده شدن عوامل فيلم در جشنواره تاكيد داشت كه نهايتا هم تلاش‌ها نشان داده نشد چرا كه تعداد فيلم‌هاي بدنه و سيستم سرمايه گذاري براي بقيه جذاب‌تر است و فيلم‌هايي نظير: «حمال طلا»، «جمشيديه» و «خون خدا» كه كم هزينه‌ترين  فيلم‌هاي جشنواره بودند، مورد بي مهري قرار گرفتند.

 فجر؛ مقتل فيلم‌ها و تفكر جوانان

عباس ميرزايي با انتقاد از هيأت انتخاب جشنواره فجر يادآور شد: قرار است محصولات يكسال سينماي ايران در اين جشنواره بررسي شود. بنابراين، فيلم‌ها نيازي به هيات انتخاب ندارد چرا كه هيات انتخاب در همان ابتدا يكسري از فيلم‌ها را حذف کرده و بر سيستم پخش تاثير مي‌گذارد. چيزي كه ما از جشنواره فيلم فجر شنيده‌ايم حمايت از فيلم‌هاي مستقل و پرزنت مثبت توليدات سال آينده سينماي كشور است كه توسط فيلمسازان صاحب انديشه و تفكر خلق شده و باب آشنايي با مخاطبان محسوب می‌شود اما يكسري فيلم به عنوان گلادياتور انتخاب شدند كه با كشته شدن در جشنواره بساط خوشحالي بقيه را فراهم كنند. بر این اساس جشنواره فجر جايگاه مثبت خود را از دست داده و به مقتلي براي فيلم‌ها و تفكرات جوانان تبديل شده است. ما حتي آدم‌هاي تاثيرگذار بر اين عرصه را خراب كرده و مورد توهين قرار داده‌ايم.

وی در واکنش به روند برنامه‌های سینمایی در تلویزیون گفت: در هيچ جشنواره فيلمي در دنيا مثالي نداريم كه در زمان اكران فیلم‌ها، منتقد و یا برنامه‌اي در جایگاه نظردهی به مخاطب قرار گرفته و به مردم پیشنهاد دهد که چه فيلمي ببينيد و چه نبينيد. اين كار اقدامي تخريبي است كه ثمرات فيلمسازان را مورد هجمه و تهاجم قرار داده است. از طرفی دیگر، با تاکید بر اقدام مناسب مدیران جشنواره مبنی بر تقسيم بندي فيلم‌ها در قالب سينماي ايران١،٢ و ٣ به نوعی حمايت از همه فيلم‌هاي حاضر در اين بخش صورت گرفت که متاسفانه به لطف اصحاب رسانه و منتقدين چيزي از اين حمايت‌ها باقي نمانده و فیلمسازان را عصبانی کرده است. بنابراین، بايد فكري به حال این دخالت‌ها شود.

این فیلمساز جوان با اشاره به مهجوریت فیلم‌های جوان پسند در سینما افزود: اگر قرار باشد فيلمي براي جوانان كشورمان بسازيم سوپراستاري در اين طيف سني نداريم و توليدات ما هم ديگر مصرف كننده عمده نخواهد داشت چرا كه جوانان مصرف كننده عمده سينماي جهان هستند اما هيچ محصولي در اين رده سني تولید نشده است. عدم وجود ادبيات مشترك با اين نسل در سيستم دولتي یکی از عوامل مهم این کمبودها محسوب می‌شود که خط و مشي مشخصي از اين طيف را فرهنگ ما باقي نگذاشته است. از طرفی دیگر، اگر محصولي براي جوانان توليد شود هيچ محلي از اعراب در سيستم پخش سينماي ايران وجود ندارد که از آن حمایت کند بنابراین، اگر جشنواره بر جوانگرايي سينما تاكيد دارد بايد استعداد‌هاي جوان را شناسايي و به آنها بها دهد.

وی اذعان داشت: هيچ گردش سرمايه‌ای در تولید فیلم صورت نمی‌گیرد. بنابراین، به منظور بهبود وضعیت سینما باید محتوای مورد نیاز جامعه شناسایی، و با ایجاد انگیزه در افزایش میزان تولیدات از فیلمسازان جوان کمک گرفته شود. در این شرایط با صرف هزینه‌های کم، بهترین محتوا تولید و گردش سرمایه‌ای خوبی به سینما تزریق شده و روابط مناسبی را در سینما تعریف می‌کند.

عباس میرزایی لازمه اخذ پروانه ساخت را معرفی تهیه کننده و ارائه فیلمنامه دانست و عنوان کرد: حداقل‌ترین خواسته ما از سینما پخش درست محصولات ما است. این در حالی است که در گذشته حق پخش فیلم‌ها نیز یکی از اصول اخذ پروانه ساخت بوده اما امروز این امر بر گردن خود فیلمسازان افتاده است. باید بدانید قبل از تولید فیلم، ما بازار پخش مان را در خارج از ایران پیدا کرده‌ایم و این امر تنها به ضرر مدیران کوتوله سینمایی کشور ما تمام می‌شود. چرا که پول فیلم‌هایمان را از میان نامسلمان‌ها در می‌آوریم و نهایتا، افتخار حضور فیلم‌های ما در بخش بین‌الملل برای همین مدیران است. در سینمای ایران مخاطب پروری وجود ندارد و نمی‌دانم چگونه از این سینما توقع نخبه پروری و جوان‌گرایی داریم؟ فروش بلیط فیلم‌ها سرمایه‌ای پایدار برای سینما نیست چرا که بسیاری از مخاطبان به دنبال شرایطی برای تماشای رایگان فیلم‌ها هستند. در واقع، مدیران برای حفظ سینما در سبد خانوار هیچ فکری نکرده و جایگاهی قائل نشده‌اند.

رسانه‌ها با بازاریابی در سینما، پول در می‌آورند

کارگردان فیلم «انزوا» اظهار داشت: ما در سینمای ایران منتقدی نداریم و تنها تعدادی بازاریاب (دلالان میکروفن به دست) در سینما داریم که اسمشان منتقد و یا رسانه است که در قبال گرفتن پول کسب درآمد می‌کنند. در واقع، این افراد زمانی به واسطه نوچه‌های خود با ما وارد بحث شده و مبلغ پیشنهادی خود را بازگو می‌کردند اما امروز، پروتر شده و رو در رو با ما وارد مذاکره می‌شوند تا سرمایه گذاری کنند. درد ما این است که منتقد نداریم، رسانه بی‌طرف نداریم، در اصل ما منتقد و رسانه تربیت نکرده‌ایم چرا که منتقد کسی است که نکات مثبت فیلم را نیز درک کرده و امید را در جامعه جاری کند که در این کار هم نقشی ندارند.

وی در واکنش به اهالی رسانه و منتقدین اذعان داشت: همه شما به ما مدیون هستید چون فیلم‌های ما را رایگان دیده‌اید و پولی هم به ما نداده‌اید. من اصلا خوشحال نیستم که فیلم من را رایگان دیده‌اید چون برایش خیلی زحمت کشیده‌ام و هیچ خروجی مثبتی نسبت به فیلمم نه از رسانه و نه منتقدین ندیده‌ام و از فیلم «خون خدا» به بعد نسبت به تمام رسانه‌ها و منتقدین یک گارد بدی خواهم داشت. به نظر من همه شما بی‌سواد هستید. به خاطر اینکه در ابتدایی‌ترین امر ممکن متوجه نشده‌اید که با یک مخاطب عادی تفاوت دارید. شما نباید همانند مسابقه ماراتن روزی 4 تا فیلم در جشنواره ببنید و با خستگی و از روی ناچاری درباره فیلم‌ها حرف بزنید. اصلا «بیخود می‌کنید» این کار را می‌کنید.

عباس میرزایی با عصبانیت نسبت به عملکرد رسانه‌ها درباره فیلم «خون خدا» خاطرنشان کرد: اگر فیلمی‌برایتان سوال برانگیز است لطفا حرف نزنید و بروید 3 بار دیگر آن فیلم را ببینید. شما منتقد هستید و نظر رسانه با آرمان‌های معمولی یک مخاطب سینمایی باید تفاوت داشته باشد. فیلمساز زنده است و می‌توانید با یک تماس تلفنی، کاملا رایگان درباره فکر و اندیشه‌اش صحبت کنید و به گسترش اندیشه‌های خوب کمک کنید. بنابراین، من دیگر برای شمایی که بی‌سواد هستید و برای خودتان وقت نمی‌گذارید نه وقت می‌گذارم و نه ارزشی قایل هستم. من پای حرف‌هایم ایستاده‌ام. بالای90 درصد تهیه کنندگان ما باج بگیر هستند و باید این فرهنگ باج بگیری از بین برود. ما برای تولید فیلم‌هایمان می‌جنگیم و در برابر ما هژمونی آدم‌هایی قرار دارند که برای ورود به سیستم بها بدهند می‌ایستیم.

بی‌سوادی رسانه‌ها در اظهار نظر درباره فیلم‌ها

در ادامه كاوه سجادي حسينی با اشاره به مشکلات فیلمسازی گفت: سال٩٠ بود که فيلمنامه «بوفالو» را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه دادم كه نهایتا بعد از چند بار رد شدن و ٨ بار بازنويسي، يكسال و سه ماه در بلاتكليفي ساخت اين فيلم مانده بودم كه يك شبه از فشار عصبي ناشي از ممانعت فيلم پير شدم تا بالاخره در سال ٩٢ همان فيلمنامه بدون هيچ تغييري پذيرفته و پروانه ساخت «بوفالو» صادر شد. فیلمی که حوزه هنري نه در سینماها که در پخش خانگي از آن حمایت کرد.

کارگردان «بوفالو» خاطرنشان کرد: سليقه در هنر ماندگار و هميشگي است اما معمولا ما سليقه و سواد را از هم مجزا مي‌دانيم در حالي كه اين دو در كنار هم معنا پيدا مي‌كنند و بي‌سليقه‌ها، بي‌سواد هم محسوب مي‌شوند. سينماي نوآور و متفكر نیاز به سواد دارد. جشنواره فجر پر از فيلم‌هاي خوب و قصه گو است كه ما مشكلي با وجود آن آثار نداريم. فقط، تاكيد می‌کنیم كه جايگاهشان در اين جشنواره نيست. در فستيوال سينما بايد درباره فيلم‌هايي حرف زد كه صاحب فكر و ديدگاه بوده و مي‌توانند تاثيرگذار باشند. ما در سينماي ايران به دنبال پول هستيم و از فيلمي كه بيشتر پولدارمان مي‌كند، حمايت مي‌كنيم. در حال حاضر باید با قوانین هر جشنواره مدارا كنیم و به بهبود آن امیدوار باشیم. اظهار نظر ٧ داور با سليقه‌هاي مختلف از جمله این قوانین است که با اعمال سليقه يا سواد منجر به رد يا قبول فيلم‌ها مي‌شود.

وی حمایت از فیلمسازان جوان را امری غیر قابل انکاردر شرایط کنونی برای مسئولان دانست و یادآور شد: من از بچگي در سينما بزرگ شده‌ام و كار ديگري جز فیلمسازی بلد نيستم. بنابراین توقع دارم از فكر ما نه صرفا افراد پشتيباني شود. حمايت در كنار گستردگي، در همراهي با شجاعت معنا پيدا مي‌كند که احقاق آن مستلزم همکاری مديران با قشر جوان فیلمساز است.

سجادی حسینی، همچنین، خاطرنشان کرد: صدور پروانه ساخت خود مجوزي براي توليد و اكران فيلم است بنابراين توقيف فيلم‌هاي پروانه‌دار سخره‌ای بيش نيست. ما فیلمسازان درك خاصي از واژه توقيف فيلم نداریم چراكه فيلم‌هايي كه موفق به كسب پروانه ساخت مي‌شوند، توقيف آنها كاملا عملی بي‌معنا بوده و تصمیمات مسئولان سینمایی را نسبت به صدور اجازه ساخت فیلم به زیر سوال می‌برد.

وی بنیان جشنواره فجر را تاکید بر فیلم‌های‌هالیوودی معرفی کرد و یادآور شد: در جشنواره فجر فيلم‌ها ذبح می‌شوند و در واقع، فيلم‌هاي‌ هاليوودي بیش از دیگر فیلم‌ها دیده می‌شوند. این امر ما را به این تصور رسانده است که هر فيلمي كه در جشنواره فجر جايزه بگيرد شاید فيلم خوبي بوده باشد اما قطعا صاحب فكر و انديشه مناسبي نيست. بنابراین اگر قرار بر سرگرم كنندگي فیلم‌ها باشد جشنواره فجردر جذب اين آثار بسيار موفق بوده است. به طور كلي در جشنواره فجر آثار فستيوالي انگشت شماري وجود داشت كه برآيند جشنواره امسال محسوب مي‌شوند و مي‌توان گفت مابقي فيلم‌ها خوب بوده است اما در جایگاه جشنواره فجر نبوده‌اند.

کارگردان فیلم «بوفالو» جوان‌گرایی در سینما را معضلی برای رکود ساخت فیلم معرفی کرد و ادامه داد: جوان‌گرايي و پرداختن به آن از جانب برخي اهالي هنر به يك معضل تبديل شده است چراكه ما سابقه ارائه فيلمنامه‌هاي خوب به بازيگران ستاره را داشته‌ايم اما به علت جوان بودنمان از همكاري ممانعت كرده‌اند. ما نمي‌دانيم جوان‌گرايي ما خوب است يا بد؟! و من نه تنها با سيستم بلكه دوستان خودمان هم دچار تناقض شده‌ام. چرا كه تلاش مي‌كنند كه كار نكنيم و به حسادت در فضای سينما و فرهنگ و هنر دامن می‌زنند که در نهایت راه حلي جز فرار از اين عرصه ندارد.

وی ادامه داد: همه تقصيرها بر گردن يك سازمان یا یک مسئول نيست و فكر مي‌كنم حوزه هنري به عنوان نهادي كه در عرصه توليد فيلم و كشف استعدادها فعال است، اگر از فيلمسازان جوان حمايت كند جريان جديدي را در سينما به راه خواهد انداخت و سینما را با توليدات عجيبي روبرو مي‌کند. در حال حاضر ذائقه جشنواره‌هاي جهاني با نگاه به سينماي ايران تغيير كرده است و اين خط و مشي حاكم بر سينماي ما، سبك مطالبه گري جشنواره‌هاي خارجي را نسبت به مخاطب بين‌المللي عوض كرده و ترس از فيلمسازان ايراني را به سينماي جهان كشانده است. در حالي كه ما خودمان حامي فيلم‌هاي دارای فکر و اندیشه نيستيم تنها به دنبال مخاطب مردمي می‌گردیم. من قبول دارم كه سينماي ايران متعلق به مردم است اما قرار نيست كه فقط به سينماي ملودرام اجتماعي بپردازيم. تاكيد می‌كنم كه در سينماي ما اصولا ژانري وجود ندارد و اين کمبود برای سینمای ما بسیارخطرناك است.

شایان ذکر است این نشست، ادامه سلسله نشست‌های روابط عمومی و محافل سازمان سینمایی حوزه هنری با عنوان «سینما؛ گفتمان فرهنگی» برگزار می‌شود و به موضوعات مهم حوزه سینما می‌پردازد.

آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب