خبرایران : روابطعمومی را میتوان هنر مدیریت حل مسائل و مشکلات میان یک سازمان با گروههای اجتماعی و مخاطبان آن دانست.
جدا از تعاریف مختلفی که از روابطعمومی در محافل عرفی و آکادمیک ارائه شده است روابطعمومی را میتوان هنر مدیریت حل مسائل و مشکلات میان یک سازمان با گروههای اجتماعی و مخاطبان آن دانست. اگر کلیت روابطعمومی را این تعریف بدانیم، وظیفه آن را هم میتوانیم اینگونه تعریف کنیم که روابطعمومی باید اطلاعات شفاف، مناسب و با کیفیت در اختیار مدیران سازمان و مخاطبان آن قرار دهد و این اطلاعات باید بدون هیچگونه دستکاری، شفاف و دقیق بین دو طرف رد و بدل شود تا در نهایت سازمان از مخاطبان خود و مخاطبان از سازمان خود فهمی دقیق به دست آورند.
حال که کلیتی از روابطعمومی گفته شد میتوان سؤال اصلی این گفتار را طرح کرد و آن اینکه روابطعمومیها تا چه اندازه توانسته یا میتوانند در رشد و توسعه صنعت نمایشگاهی کشور تأثیرگذار باشند؟ یا به عبارت بهتر باید پرسید که اصولاً کدام روابطعمومی میتواند به توسعه و رشد نمایشگاهها کمک کند؟ برای پاسخ به این پرسش که آیا روابطعمومیها در رشد صنعت نمایشگاهی موفق بودهاند یا خیر، باید چالشهای این حوزه را در صنعت نمایشگاهی بررسی کرد و سپس بر اساس این چالشها میزان موفقیت آن را سنجید.
روابطعمومیها در ایران یک سری چالشهای یکسان از عدم داشتن بودجه مشخص گرفته تا نبود نیروی متخصص و کافی دارند که همه دستاندرکاران این حرفه با آن آشنا هستند. اما مشکل و یا بهتر است بگوییم چالش اصلی اغلب روابطعمومیهای کل کشور که شامل روابطعمومیهای صنعت نمایشگاهی نیز میشود، این مسئله است که آنها وظیفه ذاتی یک روابطعمومی را یا به خوبی درک نکردهاند یا بنا به هر دلیلی از آن فاصله گرفتهاند و این وظیفه چیزی نیست جز ایجاد حس اعتماد بین ذینفعان و مخاطبان با یک سازمان. این امر محقق نمیشود مگر آنکه آگاهسازی و اطلاعرسانی شفاف صورت پذیرد.
البته در خصوص نقد عملکرد روابطعمومیها در حوزه وظایف خود در جهان امروز، بحثها بسیار است و این مساله تنها مختص به ایران نیست. تا جایی "یورگن هابر ماس" جامعهشناس آلمانی معتقد است که امروزه روابطعمومیها به سمت پذیرش پیام و دستکاری افکار عمومی حرکت میکنند و عقیده آگاهسازی و اطلاعرسانی به مردم به حاشیه رفته است. در واقع با این عملکرد، گفتوگو توسعه پیدا نمیکند، اطلاعات تحریفشده از سوی سازمان به مخاطب و بالعکس از مخاطب به سازمان انتقال مییابد، مشارکت مصنوعی ایجاد میشود و روابطعمومی تبدیل به مبلغ مدیران میشود. بنابراین یکی از موضوعات مهم در خصوص نقش روابطعمومیها در توسعه نه تنها صنعت نمایشگاهی بلکه توسعه و رشد یک جامعه، انتخاب روابطعمومی شفاف و متفاوت از تبلیغات است.
روابطعمومیها در اکثر محلهای دائمی برگزاری نمایشگاهها و همچنین شرکتهای بازرگانی و نمایشگاهی با دشواریهای فراوانی دست به گریبان هستند و باید گفت در صنعت نمایشگاهی وضعیت روابطعمومیها بسیار پیچیدهتر از سایر بخشها است. یکی از مهمترین مشکلات روابطعمومیهای صنعت نمایشگاهی کشور این مسئله است که روابطعمومیها تبدیل به روابطعمومی انتشاراتی و تبلیغاتی شدهاند. در واقع به دلیل مشخص نبودن واحد تبلیغات و حتی بازاریابی به طور مشخص در سایتهای نمایشگاهی کشور، این وظیفه نیز بر وظایف روابطعمومیها بار شده است. این در حالی است که به لحاظ علمی روابطعمومی با حوزه تبلیغات و بازاریابی با تمامی تداخل وظایفی که دارند، متفاوت است. روابطعمومی بر حوزه درونسازمانی و برونسازمانی میپردازد در صورتی که تبلیغات صرفاً نگاه برونسازمانی دارد. روابطعمومی بر رابطه دو سویه و اقناع مخاطب تاکید دارد در صورتی که تبلیغات بر مهندس سلیقه و افکار تاکید میکند. روابطعمومی بر مخاطب متمرکز است حال این مخاطب میتواند مشتری باشد یا آحاد یک جامعه، اما بازاریابی صرفاً بر حول مشتری فعالیت میکند. حال تصور کنید که روابطعمومی باید حول این سه محور که هر کدام تخصص جداگانهای است، فعالیت کند. متاسفانه این امر مشکلات بسیار جدی را متوجه آنها کرده است. حال سوالی که پیش میآید این است که یک مدیر روابطعمومی باید در کدام زمینه تخصص داشته باشد تا روابطعمومی بتواند به خوبی در مسیر خود حرکت کند؟ اگر روابطعمومی بینش و تمرکز خود را متوجه امر تبلیغات کند ممکن است از بحث اطلاعرسانی دور شود و بینش لازم رسانهای را برای برقراری ارتباط نداشته باشد و برعکس اگر در زمینه رسانه توانایی داشته باشد در زمینه تبلیغات و بازاریابی شرکت با مشکل مواجه میشود.
به هر صورت به نظر میرسد این تداخل تخصصی کارها در روابطعمومیهای صنعت نمایشگاهی مشکلات بسیاری را ایجاد کرده است و سبب شده به دلیل پیچیدگی کار و انباشت وظایف متعدد و تخصصهای گوناگون، روابطعمومی صنعت نمایشگاهی از وظیفه اصلی خود که همانا کمک به رفع مشکلات سازمانها، شرکتها و فعالان صنعت نمایشگاهی به گونهای که مشکلات هر دو طرف به طور یکسان برطرف شود، فاصله گرفته است. لذا باید به دقت میان ۳ حوزه روابط عمومی، بازاریابی و تبلیغات تفکیک قائل شد و این امر بر عهد متولیان روابطعمومی صنعت نمایشگاهی است که بدون تعصب حوزه وظایفی دقیق و مبتنی بر حوزه اختیارات خود را روشن کنند تا انتظارات نا به جا و دور از واقعیت از روابطعمومیها کاسته شود یا اگر قرار است به هر دلیل روابطعمومی در حوزه بازاریابی و تبلیغات نیز فعال باشد از نیروهای متخصص در این زمینه استفاده کند.
در پایان و به مناسبت هفته روابطعمومی باید بگویم که متاسفانه روابطعمومی در کشور مورد بیمهری و غفلت قرار گرفته است و شناخت درستی از جایگاه واقعی آن در میان اکثر مدیران نهادها و سازمانهای کشور وجود ندارد و آنطور که باید و شاید روابطعمومیها در خیل تصمیمگیری دخیل نیستند. از دیگر سختیهای کار روابطعمومی وجود انتظارات بسیار از آن است بدون آنکه امکانات لازم در اختیار آنان قرار گیرد. در واقع روابطعمومی جایی است که در اتاق آن بر روی همه باز است اما دری به روی آن باز نیست. روابطعمومی جایی است که به درد دل همه گوش میکند، اما کسی به درد دل آن گوش نخواهد کرد. روابطعمومی جایی است که باید کارکرد همه واحدها را به نمایش بگذارد اما کسی کارکرد آنها را نمیبیند.
روز روابطعمومی بر همه سخت کوشان بدون انتظار مبارک باد.
آرش امیری