خبر ایران: فیلم سینمایی «او خوب سنگ میزند» با سادگی و صمیمیت قصهای خود را برای مخاطب روایت میکند و به هیچ عنوان تماشاگر خود را خسته و کلافه نمیکند.
داستان فیلم سینمایی «او خوب سنگ میزند» به کارگردانی «سید هادی محقق» و تهیهکنندگی «ابراهیم اصغری» در ژانر اجتماعی و خانوادگی در خصوص نوجوانی به نام «بردو» است که بعد از مرگ پدر با مادر و برادر کوچکتراش زندگی میکند، به دلیل مریضی مادرش تصمیم میگیرد همه دارایی خانواده که شامل طلب پدر از شخصی به نام «نصیر» هم میشود را جمع کند و امکان مهاجرت به ده پایین و بعد هم شهر را فراهم آورد. اما مادرش که به نوعی دلبسته سنتها و تعلقات دست اول خودش است راضی نمیشود. فیلم با شروع حرکت «بردو» برای رسیدن به آمال و آرزوهای خانوادگی و به خصوص رساندن مادر به دکتر شکل میگیرد. «بردو» به طمع گرفتن طلب پدرش از نصیر به روستای نزدیک محل زندگیش میرود. نصیر به او جعبهای میدهد تا به کاووس برساند و در عوض پولش را از او بگیرد. او جعبه را میگیرد و راهی میشود، اما در راه با نیروهای گشتی پاسگاه رو به رو میشود و بعد از بازرسی در مییابد که جعبه حاوی گلولههای قاچاقی است که نصیر برای کاووس تهیه کرده است و با عنوان امانت به او سپرده است. در این فیلم «بردو» شخصیت محوری فیلم به حساب میآید و قهرمان به شمار نمیرود ومخاطب هم نمیتواند به درستی با اعمال و هدف این شخصیت ارتباط برقرار کند. از سویی فیلم ریتم آرامی دارد به همان شدت که از بدو شروع با ریتم مناسبی برخوردار است هر چقدر به انتهای خود نزدیک میشود، فیلم سریع از نقطه اوج فرود میآید.
این فیلم که اولین اثر سینمایی کارگردان ان به شمار میرود، از عمق روستاهای شهرستان کهکیلویه و فرهنگ آن سخن گفته و داستان و روایت سادهای برخوردار است و برخلاف فیلمهای اجتماعی و پر زرق و برقی که از برخی از فیلمسازان در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر امسال شاهد بودیم در این فیلم خبری نیست و فیلم نگاهی به عمق زندگی و احساسات فردی افراد یک اجتماع دارد. هر چند دراین اثر خبری از ستارههای سینما نیست، اما هر چند برخی از سکانسها و پلانهای فیلم مخاطب را به یاد فیلمهای تجربی، تله فیلم و همچنین کارت پستالی میاندازد اما با سادگی و صمیمیت قصهای خود را برای مخاطب روایت میکند و در طول فیلم میبینیم که دوربین ثابت و با حضور همیشگی بازیگران خود در قاب تصویر به مخاطب امکان دنبال کردن بدون درد سر و دشوار فیلم را برخلاف چند فیلم دیگر جشنواره میدهد و به هیچ عنوان تماشاگر خود را خسته و کلافه نمیکند و در جای جای آن میتوان فرهنگ، تمدن و آوای فولکلور آن را دید و شنید. احترام و توجه به آیینها و رسوم بومی، نواهای فولکلوری که در تمامی فیلم به راحتی دیده میشود، ازسویی فیلمساز و نویسنده اثر در این فیلم به درستی از طبیعت استفاده میکنند و برای آرامش چشمهای مخاطبان خود هم که شده از قاب بندی و تصاویر مناسب استفاده میکنند و میتوان گفت که از نظر محتوایی هم نکات بسیار مناسب و عمیقی در فیلم گنجانده شده که به مخاطب امکان بررسی آنها را میدهد. به عنوان مثال در اکثر سکانسهای فیلم اثری از ناامیدی و یاس دیده نمیشود و شخصیتهای فیلم همه با امید فراوان زندگی میکنند. چیزی که امسال در اکثر فیلمهای جشنواره فیلم فجر شاهد بودیم ترویج روحیه تک روی و دوری از جمع و همچنین رواج نوامیدی بودیم و در طول روایت فیلم نامیدی از تغییر زندگی و سرنوشت در خصوص با شخصیتها موج میزند.اما دراین فیلم «بردو» به عنوان شخصیت اول فیلم هیچ وقت اجازه نمیدهد ناامیدی در او راه پیدا کند و راهها را به روی خودش نمیبندد. دیگر شخصیتهای فیلم هم این گونه هستند مانند سرباز فیلم که سه سال در آن منطقه سرباز بوده اما کماکان به آینده و زندگیاش امیدوار است. یکی دیگر از موارد مهمی که این فیلم توانسته موفق از آن بیرون بیاید، پرهیز از سیاه نمایی و تاکید بر فقر فرهنگی ومادی منطقه و اجتماعی است که حوادث فیلم در آن اتفاق میافتد.
اما شاید بتوان گفت که مهمترن مشکل این فیلم بالاتکلیف بودناش در خصوص ارائه پیام و هدف خود است. این درست است که در این فیلم مخاطب با بدبختی و بیچارگی مردمان آن مطقه آشنا میشود، اما فیلم در ادامه روایت خود به نقد اجتماعی و ریشههای فقرمردمان آن منطقه نمیپردازد و هدف کلی خود را برای مخاطب مشخص نمیکند. در واقع گویا فیلم به هیچ عنوان در صدد نقد اجتماعی نیست بلکه تلاش میکند همزاد پنداری و دلسوزی مخاطب را نسبت به بردو برانگیزد. درطول فیلم به دلیل اینکه مخاطب نمیتواند با توجه به ساختار، روایت و همچنین جذاب نبودن شخصیت اصلی فیلم یعنی بردو، فیلم برای مخاطب تا حدودی غیرجذاب میشود و مخاطب نمیتواند با این شخصیت تا به انتهای در فیلم کنار بیاید. اما به هرحال میتوان گفت فیلم اثر گیر و جذاب است، اما داستان فیلم پتانسیل و جذابیت لازم را در زمان اکران عمومی در سینماهای کشور برای جذب مخاطب و داشتن گیشه مناسب ندارد.