امروز: پنج شنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ [2024/11/21]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 6426 تاریخ انتشار: جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳:۱۰ قبل از ظهر نسخه چاپی

آرایش غلیظ؛ داستانک‌هایی به هم پیوسته با ریتمی تند

خبرایران: فیلم آرایش غلیظ سومین فیلم سینمایی حمید نعمت اله و البته سومین همکاری وی با هادی مقدم دوست در نگارش یک فیلمنامه سینمایی است بنابراین از همان اول این انتظار می رود که با فیلمی مواجه باشیم که چون دو کار قبلی از حیث فیلمنامه متفاوت و گیرا باشد اما آرایش غلیظ بر خلاف دو اثر قبلی کارگردانش فاقد یک فیلمنامه یکدست و گیرا است.
آرایش غلیظ؛ داستانک‌هایی به هم پیوسته با ریتمی تند

هر چند که نعمت اله و همکار نویسنده اش از ایده های بسیار خوبی در این فیلم استفاده کرده اند. ایده هایی که در سینمای ایران کمتر شاهدش بوده ایم، اما این ایده های خوب نتوانسته است به صورت منطقی و باورپذیر در کنار هم قرار بگیرد و همین باعث شده است که از اواسط فیلم به بعد تماشاگر از دنبال کردن فیلم خسته شود و نتواند با داستان فیلم همراه شود و منطق فیلم را نپذیرد. به طور مثال شخصیت لادن با نقش آفرینی طناز طباطبایی به تازگی از همسرش جدا شده است و از طریق شبکه های اجتماعی این موضوع را اعلام کرده است و همین امر هم زمینه ساز سو استفاده هایی از او می شود. همین موضوع خودش می تواند ایده یک کار سینمایی قرار گیرد و جذابیت های فراوانی داشته باشد.

در واقع فیلم پر است از داستان ها و داستانک ها و شخصیت هایی که هر کدام می توانند در نوع خود جذاب باشند اما چینش این داستان ها در کنار هم به خوبی انجام نشده است.

در ظاهر داستان اصلی فیلم درباره یک کلاه برداری است. حامد بهداد به عنوان شخصیت اصلی فیلم، تصمیم دارد که سر شریکش هومن برق نورد را کلاه بگذارد. در ظاهر استدلالش این است که می خواهد انتقام دوستش را بگیرد که در تهران مورد ضرب و شتم شدید عوامل شریکش قرار گرفته است. اما در این بین ناگهان با  لادن با نقش آفرینی طناز طباطبایی همراه می شود و همراه با او به کیش می آید. لادن قرار است مرد برقی با نقش آفرینی علی عمرانی را برای یک کنفرانس پزشکی به جزیره کیش ببرد. همکار لادن، حبیب رضایی است که ظاهرا به او علاقه مند است و همین باعث کشمکش هایی میان او و حامد بهداد می شود.

در ادامه هم در جزیر کیش سر و کله یک دکتر تنها پیدا می شود که تازه از آلمان آمده است و مواد مصرف می کند و حامد بهداد در اصطلاح به این کار او رفتن به قلعه پرتغالی ها می گوید! مشکل اصلی فیلم ناشی از همین مسئله است که این آدم ها چگونه اینقدر سریع با هم صمیمی می شوند و قرار می شود که دست به کارهای بزرگ بزنند. از جمله فروش یک محموله بزرگ ترقه و فشفشه که از چین آمده است و یا بردن مرد برقی به سیرک برای کسب در آمد و هزاران کارهای دیگر که تصمیم به انجام آنها در مدت زمانی کوتاه تقریبا غیر ممکن است.

شاید پرداخت درست هر کدام از این داستان ها جدا از هم می توانست آرایش غلیظ را تبدیل به اثری خوش ساخت و خوش ریتم کند. با این همه داستان شاید این طور به نظر برسد که ریتم فیلم بسیار تند و سریع است و اتفاقات از پی هم پیش می آید و می تواند برای مخاطب جذاب باشد اما همین اتفاقات پشت سر هم که گاهی منطقی محکم با خود ندارد باعث می شود که مخاطب از دیدن فیلم خسته شود.

همانطور که اشاره شد فیلم ایده های جالبی دارد به طور مثال استفاده از لوکیشن های شیک کیش در کنار بیابان و صحرا، فیلم را خوش آب و رنگ کرده است و از این حیث فیلم فراتر از کارهای معمول سینمای ایران است. صحنه های خشن و واقعی فیلم، هر چند که ممکن است به مذاق برخی از مخاطبان خوش نیاید اما از ایده های جالب توجهی برخوردار است. به طور مثال صحنه به قتل رسیدن حبیب رضایی از آن دست صحنه هایی است که در سینمایی ایران کمتر شاهدش بوده ایم.

شخصیت پردازی فیلم دچار نوسان است. به طور مثال شخصیت دکتر با نقش آفرینی جمال اجلالی بسیار واقعی است. بازی این بازیگر نیز در نوع خود بسیار جالب توجه است. حتی شاید بتوان این فیلم را بهترین نقش آفرینی این بازیگر تا به امروز دانست. اما در مقابل شخصیت های دیگری در فیلم هستند در حد تیپ باقی مانده اند و پرداخت چندان خوبی روی آنها انجام نشده است. از جمله شخصیت حامد بهداد در این فیلم که منفی ترین شخصیت فیلم نیز هست. در مورد علت اصلی رفتارهایش توضیح لازم وجود ندارد در کنار آن بازی کنترل نشده این بازیگر به فیلم صدمه زده است. به بیان بهتر حامد بهداد در این فیلم آنقدر خودش است که فراموش کرده است در حال بازی در فیلم آرایش غلیظ است!

علی عمرانی در نقش مرد برقی، ایفاگر نقشی متفاوت است، اما این شخصیت هم به خوبی تعریف نشده است و اینکه حضورش در این جمع چه کمکی به روند داستان می کند؟ در حالی که اسم فیلم نیز وام گرفته از همین شخصیت است. اگر این شخصیت در یک فیلم مجزا مورد بررسی قرار می گرفت می توانست تبدیل به یکی از کمدی ترین فیلم های سینمای ایران شود اما این ایده خوب هم به هدر رفته است!

در واقع شتابزدگی نویسندگان فیلم آرایش غلیظ در نگارش فیلمنامه اش مهمترین مشکل فیلم است و ای کاش حمید نعمت اله به مانند کارهای قبلی اش که از فیلم دهای شاخص چند سال اخیر سینمای ایران نیز به شمار می روند، در این فیلم نیز با تامل بیشتری پیش می رفت، در این صورت می توانستیم  شاهد یکی از متفاوت ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران باشیم.

 

  نرگس خرقانی

آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب