خبرایران:پدر علم کویرشناسی ایران، در نشستهای مختلف، بارها در مورد غارتشدن آب و تبدیل کشور به بیابانی بزرگ هشدار داده است، اینبار این استاد نمونه دانشگاه تهران و پدر علم کویرشناسی ٨٣ساله ایران و عضو انجمن متخصصان محیطزیست ایران، در جمع کارکنان سازمان مدیریت و برنامهریزی حاضر شد و به سخنرانی خود را در مورد بررسی مسائل و مشکلات منابع آب کشور در راستای تدوین برنامه ششم توسعه ارائه داد
پروفسور پرویز کردوانی، بر عمیقترشدن عمق چاههای آب، نابودی استانها با انتقال آب، متروکهشدن روستاها، تشدید معضل ریزگردها با خشکشدن رودها و تالابها و بهطورکلی غارتشدن آب، هشدار داد که درادامه آورده میشود.
آب ایران با بیتوجهی تمام در حال غارتشدن است و از سوی دیگر، تمام توجه مسئولان به دغدغههای شهری است و توجهی به مصرف بیرویه آب ندارند و اگر هم تصمیمی در این زمینه اتخاذ شود، دیر است. سمیناری ویژه آب در وزارت کشور برگزار شد که از بنده نیز دعوت کردند، اما نرفتم، زیرا چنین سمینارهایی برای رسیدگی به معضل، بسیار دیر است. گزارشها و اطلاعات در مورد بحران آب نشان میدهد کشاورزی در استانهای مختلف در حال تعطیلشدن است. آب چاهها همچون پسانداز است و در زمان بحران باید از آن استفاده کرد، متأسفانه سدها آب دارد، اما وزارت نیرو آن را به روی مردم باز نمیکند که همین امر سبب شده تاکنون ٦٠ درصد مصرف آب شرب از چاهها باشد، با چنین تصمیماتی باید برخورد شود.
کسی باور نمیکند آب نیست
دستور تشکیل شورایعالی آب هم صادر شده است، اما چنین اقدامی دیگر فایدهای ندارد، زیرا امروزه کسی باور نمیکند آب نیست و کشور با بحران کمآبی مواجه است. اما نشانههای آن را میتوان در گوشهوکنار کشور مشاهده کرد که نمونه آن، خالی از سکنهشدن روستاهاست، شرایط ما هر روز در حال بدترشدن است و از سوی دیگر، همواره شعار صرفهجویی میدهیم. طبق گفتههای نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی، ٢٢ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای خروج از رکود برداشت شده است که قسمتی از این اعتبار یعنی ٢١٠ میلیارد تومان به کشاورزان اصفهان دادهاند تا کشاورزی نکنند.اما متأسفانه شاهد وضعیت اسفبار رودها و دریاچهها هستیم که نمونه آن کارون است، در کارون سبزی کشت میشود و قسمتی از کارون به نخاله زباله تبدیل شده است. از سوی دیگر، طی چند روز گذشته تصمیمگیری شد که آب کارون به چهارمحالوبختیاری سپس به اصفهان، یزد و کرمان برود و هیچکس به این موضوع توجه ندارد که آب در حال تمامشدن است یا در استان اصفهان تا شعاع ٥٠ کیلومتر شهرک صنعتی زدهاند و توسعه بدون برنامهریزی صورت گرفته که سبب عمیقترشدن چاهها و خشکشدن زایندهرود شده است.در مورد راهکارهای خروج از این وضعیت باید گفت روش مصرف را باید عوض کرد و از سوی دیگر، باید مانع توسعه بدون برنامهریزی شد. خشکشدن چاهها، رودها و دریاچهها و همچنین بیابانیشدن ایران، تبعات و پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که نمونه آن بروز ریزگردهاست، زمینهای کشاورزی استانهای مختلف ازجمله اصفهان، که طی٢٠ سال گذشته در آن کشت صورت نگرفته، اکنون معضل ریزگردها را تشدید کرده است، دراینزمینه هشدارهای بسیار زیادی داده شده است اما گوش شنوایی برای آن نیست، به عنوان مثال هشدار دادیم ٩٠ درصد چاههای رفسنجان باید بسته میشد، ضمن اینکه در دهه ٦٠ هم هشدار داده بودم در این منطقه باید فقط ٤٠ چاه فعال شود، اما ٣٥٠ چاه زده شد و اکنون شاهد هزارو ٦٥٠ حلقه چاه در این منطقه هستیم که به دنبال این امر، سالانه ٥٠٧ هکتار باغات رفسنجان در حال خشکشدن است.
یا میلیاردها تومان برای کارخانهها خرج کردند؛ کارخانههایی که نیاز به آب داشت و آب کشاورزان را به کارخانهها دادند و اکنون همین بخش صنعت خواهان انتقال آب است. بیتدبیری و غیرکارشناسیبودن تصمیمات مسئولان نیز به مشکل کمآبی دامن زده است، به عنوان نمونه در کردستانی که سالانه ٥٠٠ میلیمتر بارندگی دارد و دارای پنج رود است؛ رودهایی که تأمینکننده ٢٠ درصد آب موردنیاز هستند، اما امروز آب این استان به دیگر مناطق منتقل شده و خود کردستان با مشکل کمآبی روبهرو شده است یا مسئولان کشور صنعت پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم را به بندرعباس بردهاند، چنین صنعتهایی به آب زیادی نیاز دارد و از سوی دیگر، بندرعباس با مشکل تأمین آب جدی روبهرو است، چرا باید چنین تصمیماتی اتخاذ شود؛ استانی که حتی در تأمین آب شهروندان خود نیز درمانده است. امروزه افرادی هستند که ماشین زیر پایشان سه میلیارد تومان قیمت دارد، اگر بنزین لیتری صد هزار تومان هم باشد، مجبور هستند آن را خریداری کنند، زیرا ماشین سه میلیاردی بدون بنزین بدون استفاده خواهد بود، همین وضعیت را در مورد کارخانهها شاهد هستیم، کارخانههایی که آب ندارند و صاحبان آن برای جلوگیری از تعطیل شدن آن، خواهان انتقال آب هستند.
دشتها فقط برای کشاورزان ممنوعه است
درحالحاضر شاهد هشدار و ممنوعیتهایی از سوی مسئولان هستیم که این هشدارها، تنها برای مردم و کشاورزان است، دراینزمینه میتوان گفت دشت ممنوعه فقط برای کشاورز درمانده ممنوع است، اما دیگران از آن استفاده میکنند، در استانهای مختلف ازجمله خراسان، کرمان و یزد دشت ممنوعه وجود دارد، اما ممنوعبودن آن فقط برای کشاورز است و از سوی دیگر چاههای نیمهعمیق به عمیق تبدیل شده است که به نوعی غارت آب صورت گرفته است، با چنین وضعیتی به کجا میرویم؟ به وزارت نیرو میگوییم دیگر آبی وجود ندارد، میگویند کفکنی کنید! امروز قانون برای همه یکسان اجرا نمیشود، کشاورزان نیز از این وضعیت خسته شدهاند که نشانه و تبعات آن فروش زمینهای کشاورزی و مهاجرت کشاورزان به سمت تهران و کلانشهرها است.
احیای دریاچه ارومیه محال است
در مورد خشکشدن دریاچه ارومیه هم باید گفت که دیگر امکان ندارد دریاچه ارومیه احیا شود، هر چقدر آب به دریاچه ارومیه ریخته شود به چاه میرود و دیگر محال است این دریاچه احیا شود. دلیل خشکشدن زایندهرود نیز همین است، زایندهرود را چاه خشک کرد و این رود نیز مانند دریاچه ارومیه محال است که احیا شود زیرا زمینها به دنبال عمیقترشدن چاهها نشست کرده است یا در بهشت زهرا در گذشته وقتی حفاری صورت میگرفت، آب فوران میکرد اما درحالحاضر به دلیل حفاری بیرویه چاه، زمین در آن منطقه نشست کرده است یا حفر چاه عمیق به دلیل وجود نیروگاههای اطراف فامنین و کبودرآهنگ سبب شده تا آب چاه کل روستاهای اطراف خشک شود و به دنبال آن زمینها نشست کند؛ بنابراین چنین نیروگاههایی باید تعطیل شوند. امروزه شاهد هستیم که زمین نشست میکند یا پلها کج میشود که به دنبال آن لوله آب و گاز میشکند؛ اما هیچکسی نمیداند علت آن چیست. باید گفت علت آن برداشت بیرویه از آب زیرزمینی و حفر چاههای عمیق است.
هشدار به راهاندازی طرح قطار سریعالسیر
در مورد راهاندازی قطار سریعالسیر بین تهران و مشهد باید گفت مسئولان نباید اجازه دهند چنین طرحی اجرائی شود زیرا مسیر این قطار با سرعت ٣٠٠ کیلومتر از گرمسار، سمنان و شاهرود میگذرد، درصورتیکه در این مسیر هر لحظه امکان نشست زمین وجود دارد. یکی از دلایل آن حفر چاههای عمیق و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است. متأسفانه به دلیل بیتوجهیها در سالهای گذشته، شاهد عمیقترشدن چاهها و تشدید ریزگردها و نشست زمینها بودهایم یا از سوی دیگر در گذشته جنگلهای مصنوعی احداث کردهاند که اکنون چنین جنگلهایی به دلیل بیآبی در حال خشکشدن هستند. همچنین کویرها با آبهای زیرزمینی زنده هستند، بسیاری از تولیدات ازجمله شیشهسازی، ذوبآهن، باروتسازی و فولاد ویژه کویر است اما کویرهای ما درحال ازبینرفتن است.
آب چاهها، لیموشیرین شده است
درحالحاضر آب از ٥٥٠ متری استخراج میشود، البته لیموشیرین به جای آب استخراج میشود بنابراین با چنین وضعیتی کشاورزی غیراقتصادی است و کشاورزان به آب از عمق ٥٥٠ متری دلخوش کردهاند. شهرها، صنعت و کشاورزی را توسعه دادهایم و اکنون اول راه بهرهبرداری است؛ اما آب تمام شده است، هشدارهای زیادی دادهایم، اما فایده ندارد، اکنون مانند خانواده ٤٠نفره هستیم که همه مهندس و دکتر شدهایم، اما زمینهای برای فعالیت و درآمدزایی نیست.
نابودکردن استانها با انتقال آب
در مورد انتقال آب نیز باید به مسئولان گفت هر استانی را خواستید نابود کنید، آب به آن استان دهید یا اگر خواستید بچهای را نااهل و خراب کنید، به آن پول دهید. درحالحاضر شاهد انتقال آب خوزستان و دیگر استانها هستیم در صورتی که نباید تعادل استانها را با انتقال آب برهم زنیم. همین افغانستانی که به آن لطف کردهایم، زابل را با خشککردن دریاچه هامون نابود کرد، تا دو سال دیگر، سد دوستی را هم خشک میکند، با سدی که افغانستان احداث میکند، ٧٥ درصد سد دوستی خشک میشود.